کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برازش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
certificate of fitness
گواهینامۀ بَرازش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گواهینامهای که پس از بازرسی کشتی برای تأیید قابلیت حمل نوع خاصی از بار صادر میشود
-
fitness landscape
منظر برازش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] بازنمود مسیرها و ربایندههای شگفت که حالتهای ممکن انطباق یک سامانۀ پیچیده با محیطش را نشان میدهد
-
main sequence fitting
برازش رشتۀ اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] اندازهگیری فاصلۀ یک خوشۀ ستارهای ازطریق انطباق ستارههای رشتۀ اصلی خوشه بر ستارههای رشتۀ اصلی معیار و محاسبۀ اختلاف قدر مطلق (absolute magnitude) و قدر ظاهری ستارهها
-
جستوجو در متن
-
b value
مقدار بی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] شیب خطی که به دادههای فراوانی ـ بزرگی زمینلرزهها برازش شده است
-
information criterion
ملاک اطلاع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] ابزاری برای مقایسۀ مدلها براساس میزان توازن بین برازش و پیچیدگی هر مدل
-
geomagnetic coordinates
دستگاه مختصات زمینمغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] دستگاه مختصات کروی بر پایۀ بهترین برازش یک دوقطبی با میدان مغناطیسی واقعی زمین
-
scale checking
وارسی مقیاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] تعیین مقیاس عکس هوایی یا به عبارت دقیقتر تعیین ارتفاع عکسبرداری از سطح دریا بهنحویکه بهترین برازش (fit) را با عکس داشته باشد