کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدجوشخوردگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
malunion
بدجوشخوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی جوشخوردگی که در آن استخوان به وضعیت طبیعی خود بازنگشته باشد
-
واژههای مشابه
-
corrosion
خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] واکنش شیمیایی یا برقشیمیایی بین فلز و محیط که به زوال فلز و خواص آن منجر میشود
-
malunited fracture
شکستگی بدجوشخورده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی که در وضعیت نامناسب جوش خورده باشد
-
stress-corrosion cracking, SCC
تَرَکخوردگی خوردگی ـ تنشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ترکخوردگی فلز یا آلیاژ براثر فرایندهای همزمان خوردگی و تنش کششی باقیمانده
-
corrosion product
محصول خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] آنچه در نتیجۀ خوردگی مواد به وجود میآید
-
corrosion effect
اثر خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تغییری که در نتیجۀ خوردگی در بخشهای مختلف یک سامانه به وجود میآید
-
corrosion test
آزمون خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] آزمونی برای تعیین میزان مقاومت به خوردگی یک فلز در محیطهای خورنده با روشهای مختلف
-
corrosion damage
آسیب خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] اثر خوردگی زیانبار بر کارکرد بخشهای مختلف یک سامانه، اعم از فلز و محیط
-
corrosion rate
آهنگ خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] میزان خوردگی در واحد زمان
-
corrosion current
جریان خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] آهنگ خوردگی که معمولاً برحسب آمپر بر سانتیمتر مربع بیان میشود
-
union
جوشخوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] ترمیم شکستگی یا برش استخوان
-
corrosion system
سامانۀ خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] سامانهای متشکل از یک یا چند فلز و همۀ عوامل محیطی مؤثر در فرایند خوردگی
-
corrosion potential
پتانسیل خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] پتانسیل آزاد فلز خوردهشونده در برقکاف، نسبت به الکترود مرجع (reference electrode) که در شرایط مدارباز اندازهگیری میشود متـ . پتانسیل آزاد rest potential پتانسیل مدارباز 1 open-circuit potential 1 پتانسیل خوردگی آزادfreely corroding po...
-
corrosion potential
پتانسیل خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] پتانسیل آزاد فلز خوردهشونده در برقکاف، نسبت به الکترود مرجع که در شرایط مدارباز اندازهگیری میشود متـ . پتانسیل آزاد rest potential پتانسیل مدارباز 1 open-circuit potential 1 پتانسیل خوردگی آزاد freely corroding potential