کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← آهنگ شارش
-
بده جِرمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← آهنگ شارش جِرمی
-
Parshal flume
بدهسنج پارشال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] وسیلهای برای اندازهگیری بِده در مجرای روباز
-
جستوجو در متن
-
removal efficiency
بازده حذف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نسبت بدهِ (debit) جرمی آلایندۀ ورودی منهای بدهِ جِرمی آن در خروجی به بدهِ آلایندۀ ورودی
-
flow rate
آهنگ شارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] حجمی از شاره که در واحد زمان از یک مجرا عبور میکند متـ . بده
-
mass flow rate
آهنگ شارش جِرمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] جِرمی از ماده که در واحد زمان از سطح مشخصی میگذرد متـ . بده جِرمی
-
bypass ratio
نسبت کنارگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] در موتورهای کنارگذر، نسبت عددی بده جرمی هوای خروجی از مجرای کنارگذر به هوای خروجی از جت مرکزی، که در حدود چهار تا پنج به یک است
-
bureaucratic politics model
الگوی سیاستگذاری بینادیوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] الگویی که در آن تصمیمگیری از میان گزینههای موجود در سیاست خارجی ازطریق چانهزنی و بدهبستان میان بخشهای مختلف حکومت صورت میگیرد