کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بخشی از غذا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
balancing 1
توازنبخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] اقدام یک دولت موردتهدید برای ائتلاف با دیگر دولتهای موردتهدید درجهت ایجاد موازنه در برابر دولت تهدیدکننده و مقابله با آن متـ . توازنبخشی سخت hard balancing
-
sacrament
تقدسبخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] فرایندی آیینی برای تبرک بخشیدن به یک شیء یا موجود زنده یا یک باور و اسطوره
-
partial melting
ذوب بخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ذوب ناقص سنگهای اولیه که در نتیجۀ آن مذابی با ترکیبی متفاوت با مادۀ اولیه به وجود میآید
-
colouration 1, colourization, colouring
رنگبخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] عمل یا فرایند رنگ بخشیدن متـ . رنگش
-
rehabilitation technology
فنّاوری توانبخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] فنّاوری ویژۀ برآورده کردن نیازهای افراد ناتوان و کمتوان و مددجو
-
rehabilitation engineering
مهندسی توانبخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] کاربرد سامانمند فنّاوری و روشهای مهندسی و اصول علمی در بررسی و حل مشکلات افراد ناتوان یا کمتوان در حوزههای آموزشی و شغلی و حملونقل و زندگی مستقل و دیگر فعالیتها
-
agent authentication
اصالتبخشی عامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پشتیبانی فنی برای قرار دادن اسناد شخصی و تجهیزات و لوازم موردنیاز در اختیار عامل تا بتواند مأموریت پوششی خود را واقعی جلوه دهد
-
hard balancing
توازنبخشی سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← توازنبخشی
-
توانبخشی شنوایی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ← بازتوانبخشی شنوایی
-
توانبخشی شنوایی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ← نوتوانبخشی شنوایی
-
partial ophthalmoplegia
چشمفلجی بخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] فلج یک یا دو ماهیچۀ چشم
-
rehabilitative audiology
شنواییشناسی توانبخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ← بازتوانبخشی شنوایی
-
mass colouring techniques
رنگبخشی تودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رنگی کردن بسپارها با افزودن رنگبخشها و پراکندن آنها در بسپار متـ . رنگش تودهای
-
skin colouring
رنگبخشی سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رنگبخشی به سطح یک قطعه متـ . رنگش سطحی