کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بحران خودکشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
suicidal crisis
بحران خودکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] موقعیتی بحرانی که در آن خطر خودکشی وجود دارد
-
واژههای مشابه
-
crisis counseling
مشاورۀ بحران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مشاورۀ سیار و حضوری و تلفنی که پس از وقوع بحران و بلایا به افراد نیازمند ارائه میشود
-
status asthmaticus
بحران آسمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] حملۀ آسم که بیش از بیستوچهار ساعت ادامه یابد
-
status epilepticus
بحران صرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] وقوع حملههای مکرر صرع بدون بههوش آمدن بیمار در فواصل آنها
-
identity crisis
بحران هویت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] وضعیتی توأم با تردید نسبت به خود و پرسوجوی فعالانه دربارۀ تعریف خود، که نوعاً در نوجوانی پیدا میشود
-
rape crisis centre
مرکز بحران تجاوز جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] مرکزی که فمینیستها برای تأمین نیازهای خاص قربانیان و بازماندگان تجاوز تأسیس کردهاند و فعالیتهای آنها حوزههای مختلفی را شامل میشود، از حمایت فوری از قربانیان گرفته تا تلاش برای تغییر روابط اجتماعی نابرابر میان مردان و زنان
-
self-organizing criticality, SOC
خودسازماندهی در بحران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] توانایی یک سامانه در نزدیک شدن به نقطۀ بحرانی و حفظ خود در آن نقطه