کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازدارندۀ خوردگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
corrosion inhibitor
بازدارندۀ خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] مادهای با غلظتی خاص که به محیط خورنده اضافه میشود و از سرعت خوردگی میکاهد
-
واژههای مشابه
-
inhibitor
بازدارنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] مادهای که یک واکنش شیمیایی را متوقف میکند یا به تأخیر میاندازد
-
convective inhabition, CIN
بازدارندۀ همرَفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] انرژی لازم برای انتقال شبهبیدرروِ بستههوا در راستای قائم از تراز اولیۀ آن به تراز همرفت آزاد
-
small inhibitory RNA
رِنای بازدارندۀ کوچک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← رِنای تداخلگر کوچک
-
جستوجو در متن
-
interface corrosion inhibition
بازدارندگی خوردگی میانا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] فرایند تعویق خوردگی که در آن برهمکنش شدیدی بین زیرلایۀ (substrate) درحالخوردهشدن و بازدارندۀ خوردگی رخ میدهد، در این فرایند بازدارندۀ خوردگی برحسب میزان پتانسیل زیرلایه جذب سطح میشود و بهعنـوان یک الکتروکاتالیزور مثبت یـا منفـی بر روی ...
-
passivator
رویینساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] هریک از بازدارندههای خوردگی که پتانسیل فلز را مثبتتر میکنند و از خوردگی آن میکاهند
-
interphase corrosion inhibition
بازدارندگی خوردگی میانفازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] فرایند تشکیل یک لایۀ سهبعدی بین زیرلایۀ (substrate) درحالخوردهشدن و برقکاف که در آن لایۀ بازدارنده معمولاً از ترکیبات حلپذیر ضعیف مانند محصولات خوردگی اکسیدی یا واسطهها یا بازدارندهها به وجود میآید
-
rust-preventive compound
ترکیب ضدزنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] پوششی موقت حاوی بازدارندههای خوردگی و دیگر مواد افزودنی برای محافظت از سطوح آهنی و فولادی در برابر محیطهای خورنده در هنگام ساخت یا نگهداری یا استفاده
-
precleaning
پیشتمیزکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] فرایندی که در آن با گردانیدن مخلوط گرم پلیفسفات با دمای 60 درجۀ سلسیوس و ضدکف با پ.هاش حدود 5/5 تا 7 در کل سامانۀ خنککنندۀ آب، آلودگیهایی مانند گریس و روغن و محصولات خوردگی را از سطح تجهیزات فلزی نو میزدایند تا بتوان با فیلم (film) بازدا...
-
waterside deposit
رسوب آبسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نمک و رسوب سختی که در سطوح داخلی دیگهای بخار و برجهای خنککننده براثر آب و محصولات خوردگی و نهشتههای عملیات شیمیایی، مانند پخشکنندهها و بازدارندههای موجود در آن ایجاد میشود متـ . رسوب سمت آب