کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بار خازنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
capacitive load
بار خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بار وسیلۀ مصرفکنندهای که میتوان آن را با خازن یا ترکیب خازن و مقاومت نشان داد
-
واژههای مشابه
-
cargo tank
مخزن بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مخزنی در کشتی ویژۀ حمل بار مایع و گاز
-
turn 2, drag 2
نوبتبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مقدار بینههایی که در هر نوبت انتقال به انبارگاه وارد میشود
-
unit load
واحدِ بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تعدادی از بستههای مجزای بار که با استفاده از بارکف و تسمه به شکل بار واحد درآید
-
nulligravida
هیچبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] زنی که هرگز باردار نشده است
-
low-rate
کمبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] یکی از ویژگیهای فرایندهای تصفیۀ زیستی پساب که در آن بار مواد آلی کمتر از حدِ متعارف است
-
cargo declaration
اظهارنامۀ بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] سندی که در چارچوب قرارداد «تسهیل حملونقل بینالمللی» در هنگام ورود و خروج بار تهیه و تحویل مقامات میشود
-
تُنبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← ظرفیت
-
cargo net
تورِ بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تور چهارگوش بزرگ سیمی یا ریسمانی برای بارگیری و تخلیۀ بارهای کوچک که هر گوشۀ آن به حلقهای برای اتصال به بارقلاب منتهی میشود
-
load weighing
توزین بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تعیین وزن بار وسیلۀ نقلیۀ ریلی ازطریق اندازهگیری بخشی از بار و برآورد وزن کل بار با استفاده از شیر توزین
-
rolling cargo
چرخبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] باری که بر روی وسیلۀ نقلیۀ چرخدار قرار میگیرد و به داخل کشتی برده میشود
-
multigravida
چندمبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] زنی که برای نوبت دوم یا بیشتر باردار شده است
-
payload 1
پایهبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] دادههای کاربر که در مدار یا شبکه حمل میشود و از اطلاعات نشانکدهی/ سیگنالدهی و واپایش و سرایند جداست
-
load shedding
تعدیل بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کاهش خدمات عادی جابهجایی مسافر در ساعات اوج ازطریق تشویق به استفاده از حملونقل جنبی