کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باری به هر جهت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
freight wagon, freight car, goods wagon
واگن باری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگنی برای حمل بار
-
air freighter, freighter 2
هواگَرد باری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَردی برای جابهجایی بار متـ . باری
-
cargo boat, cargo ship, freighter 1
کشتی باری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوری که از آن برای تخلیه و بارگیری کشتی استفاده میشود متـ . شناور باری cargo vessel
-
ketosis
کتونباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وضعیت ناشی از سوختوسازی که در آن سرعت تولید ذرات کتونی در بدن بیش از سرعت مصرف آنهاست
-
truck tyre
تایر باری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] تایری با قطر رینگ (rim) بیشتر از 20 اینچ یا 50/8 سانتیمتر
-
cargo vessel
شناور باری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← کشتی باری
-
tanker 1
باری مخزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی خودروِ باری که بر روی شاسی آن مخزنی فولادی برای حمل مایعات نصب شده باشد
-
mixed train
قطار باری ـ مسافری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطاری متشکل از واگنهای باری و مسافری
-
ordnance exercise
تمرین آتشباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تمرین تیراندازی نیروی دریایی
-
heavy haul railway
راهآهن باری سنگین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی سامانۀ حملونقل ریلی با ظرفیت زیاد برای جابهجا کردن بارهای فلهای
-
جستوجو در متن
-
magnetocrystalline anisotropy
ناهمسانگردی مغنابلورین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] کیفیتی ذاتی در کانیها بر پایۀ مقدار انرژیای که هر اتم برای حرکت دادن مغناطش بلور از یک جهت بلورشناختی به جهت دیگر نیاز دارد
-
premedication
پیشدرمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] هر ماده یا عملی که جهت مهیا ساختن بیمار برای درمان اصلی تجویز شود
-
irreversible process
فرایند برگشتناپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر فرایند ترمودینامیکی که با تغییر بسیار جزئی پارامترها نتوان جهت آن را وارونه کرد
-
unilateral conductivity
رسانندگی یکسویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ویژگی آرمانی هر جزء مداری که جریان را فقط در یک جهت هدایت میکند