کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باریکراه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
alley 1
باریکراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] راه باریکی در میان ردیفهای درختان برای دسترسی آسان به آنها
-
واژههای مشابه
-
zebra layering
لایهبندی راهراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] لایهبندی موزونی که در آن لایههای متناوب تیره و روشن تراکم متفاوت پیروکسن و پلاژیوکلاز را نشان میدهند
-
Aenigmato limnas marginalis
یلوۀ راهراه افریقایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ یلوهایان و راستۀ درناسانان که جنس نر آن نوارهای قهوهای تیره و سفید بر روی بدن دارد و قسمت جلوی روی بدن دارچینی روشن، ناحیۀ عقبی زیر بدن نارنجی تا قهوهای مایل به قرمز است
-
striped arch
چَفتۀ راهراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتهای که با نوارهایی به رنگهای متضاد ساخته یا تزیین شده باشد
-
zebra dolomite
دولومیت راهراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگی دولومیتی، با نوارهای مشخص متشکل از لایههای خاکستری روشن درشتبافت و لایههای تیرهتر ریزبافت
-
narrowly oblong
مستطیلی باریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که طول آن سه برابر عرض باشد
-
lightweight spare
زاپاس باریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی زاپاس موقت که تایر آن قطری برابر با قطر تایر چرخهای دیگر خودرو دارد، اما باریکتر است
-
narrow gauge, slim gauge, metric gauge
خط باریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطی که عرض آن کمتر از عرض خط معیار یعنی 1435 میلیمتر است
-
grass, narrow-leaved plant
باریکبرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی گیاهان تکلپهای از تیرۀ گندمیان که برگهای باریک با رگبرگهای موازی و ساقههای توخالی یا توپر دارند
-
narrow body
باریکپیکر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواپیمایی که میان صندلیهای مسافری آن فقط یک راهرو وجود داشته باشد
-
small intestine
باریکروده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بخشی از لولۀ گوارش پستانداران که بین معده و فراخروده قرار دارد
-
attenuate
باریکشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی لبههای قاعدهای که یکباره به داخل بهصورت کاو خم میشوند و با هم زاویۀ تقاطع کمتر از 45 درجه میسازند
-
stacked bow
باریککمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کمانی با بازوهای باریک که ضخامت آنها بیش از پهنایشان است
-
roadway conditions
وضعیت راه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مشخصات هندسی یک معبر شامل نوع آن و شمار خطوط عبور و پهنای آنها در دو جهت و عرض شانه و سرعت درنظرگرفتهشده در طراحی و مسیربندی افقی و عمودی