کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باریکبرگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
grass, narrow-leaved plant
باریکبرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی گیاهان تکلپهای از تیرۀ گندمیان که برگهای باریک با رگبرگهای موازی و ساقههای توخالی یا توپر دارند
-
واژههای مشابه
-
Hyssopus angustifolius
زوفای برگباریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] گونهای زوفا به شکل گیاه بوتهای به ارتفاع 30 تا 40 سانتیمتر با ساقههای فراوان چهارگوش و برگهای خطی باریک و گلآذین خطی انتهایی با گلهای یکطرفه و بنفش یا آبی به طول 10 تا 12 میلیمتر
-
leaf
برگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] اندامی در گیاهان که معمولاً عمل فتوسنتز (photosynthesis) و تعرق را انجام میدهد
-
narrowly oblong
مستطیلی باریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که طول آن سه برابر عرض باشد
-
lightweight spare
زاپاس باریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی زاپاس موقت که تایر آن قطری برابر با قطر تایر چرخهای دیگر خودرو دارد، اما باریکتر است
-
narrow gauge, slim gauge, metric gauge
خط باریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطی که عرض آن کمتر از عرض خط معیار یعنی 1435 میلیمتر است
-
narrow body
باریکپیکر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواپیمایی که میان صندلیهای مسافری آن فقط یک راهرو وجود داشته باشد
-
alley 1
باریکراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] راه باریکی در میان ردیفهای درختان برای دسترسی آسان به آنها
-
small intestine
باریکروده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بخشی از لولۀ گوارش پستانداران که بین معده و فراخروده قرار دارد
-
attenuate
باریکشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی لبههای قاعدهای که یکباره به داخل بهصورت کاو خم میشوند و با هم زاویۀ تقاطع کمتر از 45 درجه میسازند
-
stacked bow
باریککمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کمانی با بازوهای باریک که ضخامت آنها بیش از پهنایشان است
-
fact sheet/ factsheet
گزارهبرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] برگهای حاوی نکات کلیدی و خلاصهای از اطلاعات دربارۀ موضوعی خاص که عموماً به قصد اطلاع مخاطبان تهیه میشود
-
litter, forest litter
لاشبرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] لایۀ سطحی کف جنگل که در مرحلۀ پیشرفتۀ تجزیه قرار ندارد و معمولاً از انواع برگها ازجمله برگهای سوزنی و سرشاخهها و ساقهها و پوست درختان و میوههایی که بهتازگی فروافتاده تشکیل شده است
-
blot
لکهبرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] غشایی نایلونی یا نیتروسلولوزی که در لکهگذاری، دِنا یا رِنا یا پروتئین از ژل بر روی آن منتقل میشود