کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بارکش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
reach stacker
بالارَس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خودروِ بارکش با تجهیزاتی برای بلند کردن و روی هم چیدن و جابهجایی همزمان چند بارگُنج
-
straddle carrier
میانپایهبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بارکش میانتهی و چرخداری که قادر است علاوه بر بارگیری و تخلیۀ بارگُنجها آنها را در میان پایههای خود جا دهد و جابهجا کند
-
portable chipper, mobile chipper
تراشهساز متحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ماشینی متحرک شامل نقاله و پوستکن و تراشهساز که قادر است تراشههای تولیدشده را به بارکش بریزد یا بهصورت تودهای انباشته کند