کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باردار شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باردار شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← باردار کردن
-
واژههای مشابه
-
charged tRNA
رِنان باردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← رِنای ناقل باردار
-
charged transfer RNA, acylated tRNA, amino acylated tRNA
رِنای ناقل باردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] رِنای ناقلی که آمینواسید مربوط را حمل میکند متـ . رِنان باردار charged tRNA
-
جستوجو در متن
-
پر شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← باردار کردن
-
bremsstrahlung
تابش ترمزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تابشی الکترومغناطیسی که از کُند شدن سریع ذرات باردار حاصل میشود
-
cycle fecundity
بارآوری دورۀ درمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] احتمال باردار شدن در حین اقدامات انجامشده در یک دورۀ قاعدگی که به درصد بیان میشود
-
flare 5
شراره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] پدیدۀ فوران و انفجار ماده در فامسپهر یا تاج خورشید یا هر ستارۀ دیگر که موجب آزاد شدن انرژی زیاد و سیلی از ذرات باردار پرانرژی میشود
-
aurora
شفق قطبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] پدیدۀ ظهور نورهای رنگین و متحرک در آسمان شب و معمولاً در عرضهای نزدیک به دو قطب زمین که براثر برخورد ذرات باردارِ بادِ خورشیدی و یونیده شدن مولکولهای موجود در یونسپهر زمین به وجود میآید