کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باران آمدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
drizzle
بارانریزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بارانی که قطر قطرات آن کمتر از 0/5 میلیمتر باشد
-
rain gauge, pluviometer
بارانسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری برای اندازهگیری مقدار باران
-
net storm rain
توفباران خالص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← فزونآب
-
rainwater harvesting
برداشت آب باران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جمعآوری و استفاده از آب باران پیش از رسیدن به آبخوان
-
ombrogenous bog
خلاش بارانزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پوشش گیاهی که بر روی پوده و در بالای سطح آب زیرزمینی تشکیل میشود مواد معدنی موردنیاز خود را از باران میگیرد
-
freezing rain
باران یخزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بارانی که به شکل مایع ریزش میکند، ولی بهمحض برخورد با زمین یا اشیای در معرض آن روی آنها پوشش یخشیشه ایجاد میکند
-
freezing drizzle
بارانریزۀ یخزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بارانریزهای است که به شکل مایع ریزش میکند ولی بهمحض برخورد با اشیا پوشش یخشیشه ایجاد میکند