کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بارانریزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
drizzle
بارانریزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بارانی که قطر قطرات آن کمتر از 0/5 میلیمتر باشد
-
واژههای مشابه
-
freezing drizzle
بارانریزۀ یخزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بارانریزهای است که به شکل مایع ریزش میکند ولی بهمحض برخورد با اشیا پوشش یخشیشه ایجاد میکند
-
snow grains
برفریزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی بارش، متشکل از ذرات یخ کدر و سفیدرنگ بسیار ریز به قطر یک میلیمتر
-
ice pellets 1
تگرگریزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی بارش متشکل از ذرات یخ شفاف یا نیمشفاف به قطر 5 میلیمتر یا کمتر
-
excess rain
فزونباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] حجم آب حاصل از بارندگیای که شدت آن بیش از آهنگ نفوذ آن در خاک است
-
biolistics, particle gun technique, particle acceleration technique
زیستباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] نوعی روش انتقال ژن که در آن ذرات تنگستن یا طلای پوشیده با دِنا به سمت یاختهها یا بافتها یا اندامهای هدف پرتاب میشود متـ . ذرهباران particle bombardment, microprojectile bombardment
-
sleet
برفباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی بارش، متشکل از برف همراه با باران
-
particle bombardment, microprojectile bombardment
ذرهباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← زیستباران
-
rainwater
آب باران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] آبی که بهصورت باران از ابرها فرو میبارد و صرفنظر از گازهایی که ممکن است در آن محلول باشد، از خالصترین آبهاست
-
brainstorming/ brainstorm
اندیشهباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] روشی برای ایجاد افکار و عقاید در میان اعضای یک گروه که وجه مشخص آن انعطافپذیری و نوآوری است
-
rainout/ rain-out
بارانشویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] زدوده شدن مواد زاید از هوا در پی بارش باران یا برف
-
eruption rain
باران فورانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← باران آتشفشانی
-
poncho
بارانگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی بارانی بدون آستین و ضدآب و یکپارچه با شکافی در وسط برای عبور سر
-
volcanic rain
باران آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بارانی که پس از فوران آتشفشان براثر میعان بخارهای همراه فوران میبارد متـ . باران فورانی eruption rain