کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بادی آباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
pneumatic conveyor
نقالۀ بادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نقالهای که در آن برای انتقال دانهها از جریان هوا استفاده میشود
-
wind erosion
فرسایش بادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرسایشی که براثر باد صورت میگیرد
-
pneumatic tyre
تایر بادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] تایری که با هوا یا گاز نیتروژن پُر میشود
-
wind instruments
سازهای بادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] خانوادهای از هواصداها که در آنها با به ارتعاش درآوردن هوای درون ساز ازطریق دَم یا بازدَم صدا ایجاد میشود
-
air tamper
زیرکوب بادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] زیرکوب دستی که با هوای فشرده کار میکند
-
air spray
افشانش بادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نوعی پوشانش افشانهای که در آن مادۀ پوششی براثر اختلاط با هوای فشرده بسیار ریز میشود
-
aeolian anemometer
بادسنج بادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادسنجی که در آن ارتفاع صوت حاصل از عبور هوا از روی یک مانع تابعی است از تندی جریان هوا
-
foehn break
وقفۀ گرمبادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← کاف گرمبادی
-
foehn gap
کاف گرمبادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] منطقۀ بدون اَبر، معمولاً بهصورت نواری در بادپناه، موازی یال کوهستان متـ . وقفۀ گرمبادی foehn break
-
pneumatic otoscopy
گوشنگری بادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] معاینۀ پردۀ گوش با نوعی گوشبین که میتواند فشار هوا را در مجرای گوش بیرونی تغییر دهد
-
brass instruments
سازهای بادیِ برنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از سازهای بادی ارکستر سمفونیک، از دستۀ شیپورها، که سابقاً از مس ساخته میشد و امروزه از برنج ساخته میشود متـ . بادیهای برنجی brasses
-
woodwind instruments
سازهای بادیِ چوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از سازهای بادی ارکستر سمفونیک که اغلب از چوب ساخته میشود متـ . بادیهای چوبی woodwinds
-
electro-pneumatic brake, EP brake
ترمز برقیبادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سامانۀ ترمزی که با شیر برقی (electrical brake solenoid valve) مهار میشود
-
indirect electro-pneumatic brake
ترمز برقیبادی غیرمستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سامانۀ ترمزی که در آن فشار هوا در لولۀ ترمز تحت تأثیر شیر برقی (electrical brake solenoid valve) قرار میگیرد
-
direct electro-pneumatic brake
ترمز برقیبادی مستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سامانۀ ترمزی که در آن استوانکهای ترمز با شیر برقی (electrical brake solenoid valve) پر یا تخلیه میشود