کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
این قبیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
anchor gear
لنگرافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تمامی وسایل مربوط به لنگر از قبیل زنجیر و دوّار لنگر و دالان زنجیر و جرثقیل لنگر
-
houseman
نظافتچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شخصی که نظافت محوطههای عمومی مهمانخانه/ هتل، از قبیل سرسرا و آسانبَر، را بر عهده دارد
-
referral centre
مرکز ارجاعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] مرکز هدایت محققان به منابع اطلاعاتی، از قبیل کتابخانهها و مراکز اسناد و افراد حقیقی
-
trash
هَرَسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] موادی زائد، معمولاً مواد آلی، از قبیل پسماندهای باغبانی و کشاورزی، که مواد غذایی را شامل نمیشود
-
tableware
وسایل غذاخوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ظروفی که برای غذا خوردن از آنها استفاده میشود، از قبیل بشقاب و لیوان و کارد و چنگال
-
pavilion 2, pavillon 2 (fr.)
کوشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] محلی در فرودگاهها و نمایشگاهها و مکانهایی از این قبیل برای استقبال و پذیرایی از میهمانان بلندپایۀ رسمی
-
waste reduction
کاهش پسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] تمامی فعالیتهایی که تولید پسماند را کاهش میدهد، از قبیل کاهش در مبدأ و بازیافت و پوسش
-
violent crime, crime of violence
جُرم خشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] در جرمشناسی، جرایمی از قبیل قتل و تجاوز و سرقت به عنف و آزار جسمانی
-
property crime
جُرم علیه اموال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] هرگونه سرقت اموال یا آسیب زدن به آنها از قبیل سرقت از منزل و سرقت خودرو یا ایجاد حریق
-
album (fr.)
جُنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] دفتری که مجموعههای عکس یا تمبر یا سکه یا نوار یا از این قبیل در آن نگهداری شود
-
boarding arrangement
تجهیزات سوارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کلیۀ وسایل از قبیل پلۀ راهنما و پلکان کشتی که برای سوار شدن به کشتی مورد نیاز است
-
station amenities, station facilities
تأسیسات ایستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تجهیزات تأمین آب و برق و مواردی از این قبیل در ایستگاههای راهآهن
-
convention room
تالار گردهمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محلی در مهمانخانهها/ هتلهای بزرگ برای برگزاری انواع اجتماعات از قبیل همایشها و هماندیشیها و مجمعها
-
whorl
چرخه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] گروهی از اجزای گل از قبیل کاسبرگها، گلبرگها، پرچمها و برچهها که آرایش حلقوی دارند
-
downtime 1
زمان اَکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مدتزمانی که سامانه به دلایلی از قبیل خطاهای سختافزاری یا انجام امور نگهداری مورد استفاده نیست