کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایمنگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
dégagé
ایمنگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] محدودۀ امنی برای توقف قطار و جلوگیری از برخورد آن با قطارهای درحالحرکت
-
واژههای مشابه
-
fouling mark, fouling point
نشانۀ ایمنگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نقطهای بین یک جفت خط آهن همگرا برای نشان دادن احتمال برخورد دو وسیله بعد از نقطۀ مزبور
-
fouling space
فضای ایمنگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سطح داخلی دوراهه در نزدیکی ایمنگاه که در آنجا در هنگام فعالیت کارگران نیاز به تمهیدات ایمنی خاصی است
-
fouling bar
زبانۀ ایمنگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وسیلهای که بهصورت مکانیکی و در نتیجۀ برخورد با بال چرخ قطار عمل میکند
-
chron
گاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] واحد کوچکی از زمان زمینشناختی که معادل واحد گاهچینهنگاشتی کرونوزون (chronozone) است
-
safe working pressure
کارفشار ایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بیشینۀ فشاری که میتوان بر شلنگهای انتقال بار وارد کرد بیآنکه خطری پدید آید
-
protected turning
گردش ایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی گردش در تقاطع که با نصب چراغ راهنمایی و اختصاص زمان جداگانه ایمن شده باشد
-
safe speed
سرعت ایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] سرعتی که وسیلۀ نقلیه در آن بتواند بهآسانی از تصادف جلوگیری کند و در فاصلۀ مناسب متوقف شود و اندازۀ آن بستگی به تراکم شدآمد و وضعیت جوّی و جغرافیایی دارد
-
secure attachment
دلبستگی ایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی دلبستگی توأم با احساس امنیت در کودک که حتی در غیاب موقت والدین نیز همچنان پابرجاست
-
fail-safe 2
شکستایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی، حملونقل هوایی] ویژگی قطعهای که در صورت شکست آن خطری برای افراد یا خللی جدی در عملکرد کلی دستگاه ایجاد نشود و آسیب به حداقل برسد
-
safe area, safety area, safe-action area, essential area, television safe action area
پهنۀ ایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] بخشی از تصویر قابل مشاهده در نمایاب یا نمایشگر که در هنگام نمایش یا پخش تلویزیونی حذف نمیشود
-
fail-safe 1
خرابیایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی، حملونقل هوایی] ویژگی سامانهای که در صورت خرابی خطری برای افراد یا خللی در سامانههای دیگر ایجاد نشود و آسیب به حداقل برسد
-
generally recognized as safe, GRAS
ایمنانگاشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ویژگی فهرستی از اجزای غذا که مصرف آنها از سوی نهادهای ایمنی غذایی بیخطر اعلام میشود
-
safety load, permissible load
ایمنبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری، حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] بیشینۀ مجاز پذیرش بار در هریک از عرشههای کشتی