کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایمنجا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
safety zone
ایمنجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قسمتی از پناهجا که برای استفادۀ انحصاری عابران در نظر گرفته میشود و با نصب علائم مناسب، ازجمله خطکشی، طوری متمایز میگردد که بهسادگی قابلرؤیت باشد
-
واژههای مشابه
-
safe working pressure
کارفشار ایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بیشینۀ فشاری که میتوان بر شلنگهای انتقال بار وارد کرد بیآنکه خطری پدید آید
-
protected turning
گردش ایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی گردش در تقاطع که با نصب چراغ راهنمایی و اختصاص زمان جداگانه ایمن شده باشد
-
safe speed
سرعت ایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] سرعتی که وسیلۀ نقلیه در آن بتواند بهآسانی از تصادف جلوگیری کند و در فاصلۀ مناسب متوقف شود و اندازۀ آن بستگی به تراکم شدآمد و وضعیت جوّی و جغرافیایی دارد
-
secure attachment
دلبستگی ایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی دلبستگی توأم با احساس امنیت در کودک که حتی در غیاب موقت والدین نیز همچنان پابرجاست
-
fail-safe 2
شکستایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی، حملونقل هوایی] ویژگی قطعهای که در صورت شکست آن خطری برای افراد یا خللی جدی در عملکرد کلی دستگاه ایجاد نشود و آسیب به حداقل برسد
-
safe area, safety area, safe-action area, essential area, television safe action area
پهنۀ ایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] بخشی از تصویر قابل مشاهده در نمایاب یا نمایشگر که در هنگام نمایش یا پخش تلویزیونی حذف نمیشود
-
fail-safe 1
خرابیایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی، حملونقل هوایی] ویژگی سامانهای که در صورت خرابی خطری برای افراد یا خللی در سامانههای دیگر ایجاد نشود و آسیب به حداقل برسد
-
generally recognized as safe, GRAS
ایمنانگاشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ویژگی فهرستی از اجزای غذا که مصرف آنها از سوی نهادهای ایمنی غذایی بیخطر اعلام میشود
-
safety load, permissible load
ایمنبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری، حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] بیشینۀ مجاز پذیرش بار در هریک از عرشههای کشتی
-
dégagé
ایمنگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] محدودۀ امنی برای توقف قطار و جلوگیری از برخورد آن با قطارهای درحالحرکت
-
safe working load
بارکار ایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] بیشینۀ باری که میتوان بهطور ایمن با یک افزاره یا وسیله جابهجا کرد اختـ . باکا SWL
-
nanovoid
نانوتهیجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نانوفنّاوری] فضای خالی در مقیاس نانو که بهصورت حباب یا حفره یا تَرَک در مواد ذرهای یا فاز جامد ظاهر میشوند
-
minibar
نوشجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] یخچال کوچکی در اتاق مهمانخانه با انواع نوشیدنیها و گاه برخی تنقلات که مهمان در صورت مصرف آنها، در هنگام تسویه حساب، بهای آنها را میپردازد