کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایمنیگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
immunome
ایمنیگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] مجموعۀ پپتیدها و پروتئینهای یک یاخته یا بافت یا اندام یا موجود زنده که در سامانۀ ایمنی نقش دارند
-
واژههای مشابه
-
immunomics
ایمنیگانشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] مجموعۀ فنون مربوط به تفکیک و خالصسازی و شناسایی و تشخیص همۀ پپتیدها و پروتئینهای سامانۀ ایمنی و ژنهای آن متـ . ایمنیپروتگانشناسی immunoproteomics
-
pentachord
پنجگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] برشی از یک گام شامل پنج نغمه
-
trichord
سهگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مجموعۀ سه نغمه، بهخصوص هریک از چهار مجموعهای که بر روی هم ترتیبی برای موسیقی دوازدهنغمهای میسازند
-
hexachord
ششگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مجموعۀ شش نغمه
-
meninge
شامهگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] پردههای مغز که داخل جمجمه و داخل مجرای مهرهای را آستر کنند و مغز تیره را در برگیرند
-
helmet1, cask, casquette, helm1
کلاه ایمنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی کلاه مستحکم که از آن برای محافظت از سر استفاده میکنند
-
immune adherence
اتصال ایمنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] اتصال ترکیبات پادتنیـ پادگنی یا یاختههای پوشیدهشده با پادتن به یاختههای حاوی گیرندههای مکمل
-
safety net
تور ایمنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی تور قابل نصب در تونل باد برای مهار مدلهای درحالپرواز یا اجزای جداشده از آنها با کمترین خسارت
-
fuse plate
صفحۀ ایمنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] صفحهای که در مفصل سازۀ پایۀ علائم نصب میشود و هرچند در برابر نیروی باد مقاوم است، در هنگام برخورد وسیلۀ نقلیه با پایه در هم میشکند تا از شدت تصادف کاسته شود
-
community safety
ایمنی اجتماع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] مجموعۀ سازوکارهایی که اجتماع برای ایجاد و ارتقای ایمنی اعضای خود در برابر مسائل اجتماعی ایجاد میکند
-
radiation safety
ایمنی تابشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وضعیتی که در آن با اِعمال روشها و مقررات ویژه و به کار بردن مواد خاص از آسیب تابشهای یوننده جلوگیری میشود
-
system safety
ایمنی سامانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] حالتی که در آن سامانه از خطراتی که به آسیب دیدن و از دست رفتن دادهها و نرمافزارها و سختافزارها منجر میشود، ایمن باشد
-
food safety
ایمنی غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] حصول اطمینان از اینکه مواد غذایی در هنگام حمل و آمادهسازی و نگهداری، آلودگیهای میکربی و شیمیایی و فیزیکی پیدا نمیکنند و سبب بیماری مصرفکنندگان نمیشوند