کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایش کردن شخم کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
fallow 1
آیش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] زمینی زراعی که در یک دوره بدون کاشت گذاشته میشود
-
summer fallow, half fallow, bastard fallow, pinshort fallow
آیش تابستانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی آیشگذاری که در آن فاصلۀ بین برداشت محصول در بهار و کاشت محصول بعدی در پاییز کمتر از سه ماه است
-
chemical fallow
آیش شیمیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی آیشگذاری که در آن برای مبارزه با علفهای هرز از مواد شیمیایی استفاده میشود
-
جستوجو در متن
-
stubble incorporation
دفن کُلَش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] زیر خاک کردن کُلَش با شخم زدن
-
cowpenning
آغلگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] روشی برای حاصلخیز کردن زمین بهطوریکه مدتی در یک قطعه زمین گاو و گوسفند رها میکنند و پس از انباشت فضولات، آن را شخم میزنند
-
توزیع کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← پخش کردن
-
زادآوری کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← تولیدمثل کردن
-
پر کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← باردار کردن
-
ضامن کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ← غیرمسلح کردن
-
adjust 2
میزان کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم مهندسی] مجموعه اَعمالی که برای جفت کردن و دقیق کردن و تنظیم یک دستگاه به کار رود
-
scalping
آردبیزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] الک کردن آرد برای جدا کردن ذرات غیرآردی از آن در هنگام آسیا کردن
-
opening wedge osteotomy
استخوانبُری گوِهباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] عوض کردن محور طولی با باز کردن قسمتی از استخوان برای صاف کردن استخوان بدجوشخورده
-
winterize
زمستانه کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] سرد کردن روغن برای جدا کردن گلیسریدهایی با نقطۀ ذوب بالا و باقیماندۀ مومها
-
set 2
برنشاندن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] برقرار کردن شرطی خاص، ازجمله یک کردن بیت یا صفر کردن دستگاه شمارش