کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایالت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
province
ایالت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، زمینشناسی] [اقیانوسشناسی] بخشی از آب دریا یا اقیانوس که ازنظر ویژگیهای ژرفایی با نواحی اطراف متفاوت است [زمینشناسی] پهنهای گسترده با سیماهای (features) مشابه که در مجموع یک واحد شناخته میشود
-
state 1
ایالت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] واحد سیاسی و سرزمینی تشکیلدهندۀ دولت فدرال
-
volcanic province
ایالت آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ایالتی سنگشناختی که در آن سنگهای آذرین عمدتاً از نوع آتشفشانی هستند
-
oceanic province
ایالت اقیانوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ناحیهای که عمق آن از 200 متر بیشتر است
-
neritic province
ایالت پایابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ناحیهای که از خط کرانه تا عمق 200 متر را در بر میگیرد
-
physiographic province
ایالت چهرنگاشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ناحیهای که در آن همۀ بخشها ازنظر ساختار زمینشناختی و اقلیم شبیه به هم هستند و تاریخچۀ زمینریختی (geomorphic) یکسانی دارند
-
abyssal hill province
ایالت تپهمغاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] مناطق ژرفاقیانوسی پوشیده از تپههای مغاکی
-
gateway state
ایالت دروازهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] ایالت یا استانی که ازطریق آن حملونقل و جابهجایی صورت میگیرد متـ . استان دروازهای
-
seismotectonic province
ایالت لرزهزمینساختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] منطقهای که در آن فرایندهای زمینشناختی و زمینلرزهای، تقریباً یکسان فرض میشود
-
جستوجو در متن
-
استان دروازهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] ← ایالت دروازهای
-
confederation
کشورگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] اتحادیهای مرکب از چند ایالت خودمختار یا کشور که با حفظ حاکمیت خود برای نیل به اهداف مشترک، امور سیاست خارجی و دفاعی را در یکی از ایالتها یا کشورها متمرکز میکنند
-
boundary 3, border 2, frontier 2
مرز 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی، حقوق] خط تفکیک کنندۀ دو واحد سیاسی اعم از دو کشور مستقل یا ایالت یا استان یا شهر یا سازه یا جز آن
-
standard-volume table
جدول حجم استاندارد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جدولی که متغیرهای مستقل آن قطر برابر سینه و ارتفاع درخت است و دادههای مربوط به آن از یک محدودۀ وسیع، مانند یک استان یا ایالت یا ناحیه، جمعآوری میشود
-
reef cluster, hermatopelago
خوشۀ آبسنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] گروهی از آبسنگها که همه یا بخشی از آنها از زائدههای همعصر تشکیل شده است و در یک ایالت زمینشناختی یا منطقهای مشخص یافت میشود