کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اکسیژنسوزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
oxygen burning
اکسیژنسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعهای از واکنشهای گداخت هستهای که در طی آن اکسیژن به عناصر سنگینتر ازجمله سیلیسیم تبدیل میشود
-
واژههای مشابه
-
oxygen deficit
کمبود اکسیژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] اختلاف بین غلظت اکسیژن محلول یک محیط آبی و غلظت اشباع آن
-
oxygen transfer
انتقال اکسیژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نتیجۀ هوادهی به آب که براثر آن مقداری از اکسیژن هوا به آب وارد و در آن حل میشود
-
oxygen scavenger
اکسیژنخوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی مادۀ شیمیایی افزودنی به محیطهای آبی که با واکنش با اکسیژن و زدودن آن از محیط و افزایش قطبش کاتدی ناشی از اکسیژن، موجب کاهش خوردگی میشود
-
deoxygenation
اکسیژنزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] جداسازی جزئی یا کامل اکسیژن محلول از آب
-
oximetry
اکسیژنسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] روشی برای سنجش سطح اشباع اکسیژن خون بر مبنای خواص جذب نور
-
dissolved oxygen, DO 1
اکسیژن محلول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مقدار اکسیژن محلول در مایع متـ . اُکسِل
-
phytotoxicity
گیاهسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] میزان زیانباری مادۀ گیاهسوز برای رشد گیاه
-
susi temple
معبد سوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی معبد اورارتویی با نقشهای چهارگوش بهشکل سازهای برجگونه و تکاتاقی
-
helium burning
هلیمسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] فرایند گداخت هستههای هلیم و تبدیل آنها به کربن در هستۀ ستاره
-
hydrogen burning
هیدروژنسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعهای از واکنشهای گداخت هستهای که در طی آن هیدروژن به هلیم تبدیل میشود
-
underburning
کفسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی حریق کفسوز برنامهریزیشده برای تأمین نیازهای زیستگاهی گیاهان و حیات وحش یا کاهش خطر حریق ناگهانی
-
carbon burning
کربنسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعهای از واکنشهای گداخت هستهای که در هستۀ ستارههای سنگین رخ میدهد و باعث تبدیل کربن به نئون و سدیم میشود
-
afterburning/ afterburn
پسسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تزریق و احتراق سوخت اضافی در اگزوز موتور جت که باعث افزایش رانش آن میشود