کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اَبر پیرارنگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
iridescent cloud
اَبر پیرارنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اَبر یخبلوری که در آن پیرارنگ دیده میشود
-
واژههای مشابه
-
cloud layer
لایۀ اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آرایهای از اَبرها با پایههای تقریباً همتراز که لزوماً از یک نوع نیستند
-
cloud symbol
نماد اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هریک از اندیشهنگاشتهای ویژه که معرف مهمترین یا فراوانترین اَبرهاست
-
cloud physics
فیزیک اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دانش مربوط به خواص فیزیکی اَبر و فرایندهایی که درون آن رخ میدهد
-
cloud controller
واپایشگر اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نقطهای برای ورود کاربران و مدیران به اَبر که در آنجا از مدیران دربارۀ منابع پرسوجو میشود و تصمیماتی ترازبالا با زمانبندیهای مشخص گرفته میشود و به اجرا درمیآید
-
cloud nucleus
هستۀ اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ذراتی در جوّ که مرکز تشکیل قطرک یا ذرۀ یخ هستند
-
cloud core
هستۀ اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشی در مرکز دادههای اَبر که مسئول نظارت بر درخواستهای خدماتی کاربر نهایی است
-
cloud droplet 1
قطرک اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] قطرۀ اَبر کوچکی که آهسته سقوط میکند
-
cloud drop, cloud droplet 2
قطرۀ اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هر ذرۀ کروی آب مایع با قطر چند میکرون تا چندده میکرون که از میعان بخار آب بر روی ذرات هواویز نمگیر تشکیل میشود
-
cloud top
قلۀ اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] برای هر اَبر یا لایۀ معینی از آن، بالاترین تراز جوّ که در آن ذرات اَبر قابل مشاهده است
-
cloud bank 2
کراناَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تودۀ اَبر نسبتاً واضحی که از فاصلۀ دور دیده میشود
-
cloud broker
کارگزار اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] سازمان یا هستاری که میان چند فراهمسازِ خدمات اَبری رابطه ایجاد میکند و آن را حفظ میکند تا کاربر بتواند بهطور پیوسته به خدمات ارائهشده بهوسیلۀ چند فراهمساز دسترسی داشته باشد
-
cloud amount
مقدار اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بخشی از آسمان که برطبق برآورد از یک نوع اَبر در تراز معینی یا از انواع اَبر در ترازهای گوناگون پوشیده میشود
-
cloud chamber
اتاقک اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای برای تشخیص مسیر ذرات پرانرژی در هنگام عبور از اتاقکی انباشته از بخار سیرشده