کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اوج ناهمواریزاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
climax theory
نظریۀ اوج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نظریهای که چگونگی رسیدن مراحل توالی به اوج را بیان میکند
-
peak season
فصل اوج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] دورهای از سال که در آن تعداد سفر به مقصدی مشخص به حداکثر میرسد و از فصل کسادی و فصل میانه کاملاً متمایز است
-
peak service
خدمات اوج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خدمات حملونقل عمومی در ساعات اوج
-
climax
اوج 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی، سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] [زیستشناسی] مرحلۀ نهایی یک توالی/ پیآیی که به تعادل و پایداری نسبی رسیده است [سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] لحظهای که کنش نمایش به بالاترین حد خود میرسد و سرنوشت قهرمان داستان مشخص میشود متـ . نقط...
-
اوج 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← اوج خورشیدی
-
اوج 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← اوج زمینی
-
apastron
اوج اختری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] دورترین نقطۀ مدار بیضوی پیرامون یک ستاره نسبت به مرکز آن ستاره
-
plagioclimax
اوج اریب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] وضعیتی در تکامل یک بومسازگان گیاهی پایدار ناشی از عوامل خارجی
-
climatic climax
اوج اقلیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اوجی که عوامل اقلیمی بر آن حاکم است
-
aphelion
اوج خورشیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] موقعیتی در مدار زمین یا هر جِرم گردان دیگر به دور خورشید که در آن، جرم مورد نظر در دورترین فاصله از مرکز خورشید قرار گیرد متـ . اوج 2
-
apogee
اوج زمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] 1. دورترین نقطۀ مدار ماه یا ماهواره نسبت به مرکز زمین 2. دورترین نقطۀ مسیر ظاهری حرکت سیاره به دور زمین در الگوی زمینمرکزی متـ . اوج 3
-
biotic climax
اوج زیستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مجموعهای از گیاهان و انواع خاک و جانداران که با هم برهمکنش دارند و در ناحیهای خاص در طول زمان براثر شرایط اقلیمی و محیطی به وجود میآیند
-
orgasm
اوجکامش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] بالاترین نقطه برانگیختگی جنسی که با احساس لذت شدید و اغلب با انزال و خروج منی در جنس مذکر و انقباضات زهراهی در جنس مؤنث همراه است
-
climb
اوجگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] افزایش ارتفاع پرواز هواگَرد با استفاده از نیروی موتور
-
apocentre
اوج مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] نقطهای در مدار بیضوی، در دورترین فاصله از مرکز جِرم سامانۀ مداری نظیر ستارۀ دوتایی یا یک ستاره و قمرش