کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انحراف حاصل کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
همانحراف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← خط همانحراف
-
deflection angle
زاویۀ انحراف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] زاویهای افقی که با ادامه دادن خط قبلی در سمت چپ یا راست خط بعدی اندازهگیری میشود
-
declination 1
انحراف 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] زاویۀ افقی میان راستای شمال مغناطیسی و شمال جغرافیایی در هر نقطه متـ . انحراف مغناطیسی 2
-
perversion
انحراف 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رفتار، بهویژه رفتار جنسی ناهنجار یا نامقبول یا ممنوع در یک فرهنگ
-
sexual perversion, sex perversion
انحراف جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] هرنوع رفتار جنسی که در یک جامعه یا فرهنگ نابهنجار تلقی شود
-
deflection of the vertical,deviation of the vertical
انحراف قائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] زاویۀ میان قائم و عمود بر بیضوی مرجع در هر نقطه از سطح زمین
-
heeling deviation
انحراف کژینگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← خطای کژینگی
-
deviationist
انحرافگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کسی که از باورها و سیاست حزب دور شده است
-
deviationism
انحرافگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] گرایشی در درون حزب کمونیست به دور شدن از باورها یا سیاستهای حزب
-
standard deviation
انحراف معیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] معیاری از تغییر یک متغیر تصادفی که بهصورت جذر مثبت وردایی/ واریانس آن تعریف میشود
-
cost variance, CV 1
انحراف هزینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] تفاوت بین هزینۀ بودجهای و هزینۀ واقعی یک فعالیت
-
isogonic map
نقشۀ همانحراف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقشهای که در امتداد خطوط آن انحراف مغناطیسی در یک تاریخ مشخص ثابت است
-
tilting level
ترازیاب انحرافپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] وسیلهای که، برخلاف ترازیاب یکپارچه، میتوان دوربین آن را بهکمک پیچی که در زیر آن قرار دارد، حول محوری افقی بر روی صفحۀ ترازشونده به دُوران درآورد تا خط دید آن افقی شود
-
isogonic line
خط همانحراف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] خطی که نقاطِ با انحراف مغناطیسی یکسان را به هم وصل میکند متـ . همانحراف
-
constant-deviation spectrometer
طیفسنج انحرافثابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] طیفسنجی که در آن همراستاساز و تلسکوپ ثابت هستند و برای مشاهدۀ طولِموجهای متفاوت، منشور یا توری پراش چرخانده میشود