کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتقالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
translational 1
انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ویژگی مربوط به انتقال
-
واژههای مشابه
-
transport medium
محیط انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] محیطی برای زنده نگه داشتن باکتریهای بیماریزا و اجتناب از رشد سایر آلودهکنندهها در حین انتقال از بیمار به آزمایشگاه
-
running fix
نقطۀ انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نقطهای جغرافیایی که حاصل تقاطع حداقل دو خط مکان (LOP) است که در زمانهای متفاوت به دست میآید؛ خط مکان اول به روش ناوبری تخمینی به زمان آخرین خط مکان منتقل میشود
-
transfer passenger
مسافر انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مسافری که برای رسیدن به یک مقصد مشخص از یک مسیر یا خط به مسیر یا خط دیگر انتقال مییابد
-
transference resistance
مقاومت انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در روانکاوی، مقاومت بیمار در برابر طرح موضوعات ناخودآگاهانه، با سکوت یا ابراز احساسات عشق یا نفرت منتقلشده از روابط گذشته، به شخص روانکاو
-
removed archives
آرشیو انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] اسناد یا منابع آرشیوی متعلق به یک کشور که به هر دلیل به کشوری دیگر منتقل شده باشد متـ . آرشیو کوچیده migrated archives آرشیو مصادرهای captured archives
-
transposing instrument
ساز انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] سازی که صدادهی آن با آنچه در نتنوشته مشاهده میشود متفاوت است
-
translational flight, horizontal flight
پرواز انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] حرکت هواگَرد در هوا از نقطهای به نقطۀ دیگر، بدون در نظر گرفتن جهت، بهکمک نیروی محرکه، درحالیکه بال آن نیروی بَرار تولید میکند
-
transposition flap
بالۀ انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] نوعی بالۀ پوستی، معمولاً چهارگوش، که برای پوشاندن ضایعه به محل جدید منتقل میشود
-
translational equilibrium
تعادل انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] حالتی برای جسم که در آن جسم یا ساکن میماند یا با سرعت ثابت بر روی خطی راست در حرکت است
-
translation symmetry
تقارن انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] جابهجایی شکل هندسی بهوسیلۀ بُرداری ثابت بهطوریکه شکل حاصل با شکل اولی قابل انطباق باشد
-
transitional government
دولت انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] دولتی که معمولاً پس از جنگ داخلی تا تشکیل دولت منتخب مردم مأمور ادارۀ امور کشور میشود
-
transfer impedance
رهبندی انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] نسبت ولتاژ واردشده به یک جفت پایانه به جریان تولیدشده بهوسیلۀ آن که در جفت پایانۀ دیگر اتصالکوتاه شده است
-
transfer admittance
رهدهی انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] نسبت جریان تولیدشده بهوسیلۀ یک جفت پایانه به ولتاژی که به آن پایانه وارد شده و در جفت پایانۀ دیگر اتصالکوتاه شده است