کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتخابات باطل شده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
election observation
نظارت انتخابات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] گردآوری اطلاعات دربارۀ فرایند انتخابات توسط افراد یا سازمانهای بیطرف داخلی یا خارجی و اعلام نظر دربارۀ صحت و سقم آن
-
election observer
ناظر انتخابات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فرد یا سازمان بیطرف داخلی یا خارجی که مسئولیت گردآوری اطلاعات را دربارۀ فرایند انتخابات بر عهده دارد و نظر خود را دربارۀ صحت و سقم آن اعلام میکند
-
election commission, electoral commission, election board, electoral board, electoral council, board of elections
هیئت انتخابات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نهاد مسئول برگزاری انتخابات
-
electoral process
فرایند انتخابات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فرایندی که از ثبتنام نامزدها تا اعلام نتایج انتخابات را در بر میگیرد
-
electoral cycle
چرخۀ انتخابات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] همۀ مراحل انتخابات مانند برنامهریزی و آموزش برگزارکنندگان و مبارزۀ انتخاباتی و رأیدهی و نظارت و بازرسی و شمارش آرا و اعلام نتایج
-
election monitoring
پایش انتخابات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مشاهدۀ فرایند انتخابات توسط افراد یا سازمانهای بیطرف داخلی یا خارجی و مداخله در آن درصورت وقوع تخلف
-
election monitor
پایشگر انتخابات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فرد یا سازمان بیطرف داخلی یا خارجی که مشاهدۀ فرایند انتخابات را بر عهده دارد و درصورت وقوع تخلف مداخله میکند
-
ballot-rigging
دستکاری انتخابات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] بهکارگیری هر روش نادرست در برگزاری انتخابات به نفع یک نامزد یا حزب خاص
-
recall election, representative recall
انتخابات برکناری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] انتخاباتی که به تقاضای جمعی از رأیدهندگان برای عزل فرد انتخابشده برگزار شود متـ . همهپرسی برکناری recall referendum
-
off-year election, off-year
انتخابات بیگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] در نظامهای انتخاباتی شبیه به امریکا، انتخابات در سالی که در آن انتخابات ریاست جمهوری برگزار نمیشود
-
psephologist
انتخاباتپژوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کسی که به مطالعۀ پدیدۀ انتخابات و تحلیل نتایج آن میپردازد
-
psephology
انتخاباتپژوهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مطالعۀ آماری و جامعهشناختی انتخابات و الگوهای رأیدهی و تأثیر رسانهها و نظرسنجیها بر آن و تحلیل نتایج
-
voter fatigue
انتخاباتزدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] بیزاری یا خستگی رأیدهندگان از شرکت در انتخابات عمدتاً به دلیل انتخابات مکرر
-
snap election
انتخابات زودهنگام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] انتخابات پیش از موعد در نظام مجلسی که به تقاضای رئیس دولت برگزار میشود
-
general election, regular election
انتخابات سراسری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] انتخاباتی که بهطور منظم در فواصل زمانی معین در کل کشور برگزار میشود