کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انبوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bulk mail, dépêche de courrier en nombre (fr.)
فرستۀ انبوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] فرستهای محتوی پستنامهها که فرستندهای واحد آن را بهصورت انبوه و برطبق مقررات آییننامۀ پستنامهها به پست تحویل میدهد
-
mass tourism
گردشگری انبوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی گردشگری که در آن بر تعداد زیاد گردشگران و فراهم کردن امکانات اقامتی و ترابری مناسب برای آنها تأکید میشود
-
MCS 1
تماسانبوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← خدمات تماسانبوه
-
mass production
تولید انبوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم مهندسی] تولید در مقادیر زیاد با استفاده از فرایندهای ماشینی
-
closed forest
جنگل انبوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که پوشش درختی آن بیش از چهل درصد مساحت عرصه باشد
-
mass fire
حریق انبوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حریق ناشی از تعداد زیادی گیرانشهای همزمان که با تولید انرژی گرمایی بسیار زیادی همراه است
-
mass transportation
حملونقل انبوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خدمات حملونقل انبوه مسافر با استفاده از وسایل حملونقل عمومی، مانند مترو
-
volume catering
خدمات پذیرایی انبوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] پذیرایی از شمار بسیاری از مردم در گردهماییهای بزرگ مانند مناسبتهای ورزشی
-
mass calling service
خدمات تماسانبوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی خدمات اطلاعرسانی و نظرسنجی که تماس همزمان شمار فراوانی از کاربران را با تنها یک یا چند شمارهتلفن ممکن میکند متـ . تماسانبوه MCS 2
-
mass storage
ذخیرهسازی انبوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] فرایند انباشتن حجم انبوهی از دادهها و اطلاعات در حافظه یا هر ذخیرهساز دیگر
-
جستوجو در متن
-
bulk material
کالای فله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] مواد و مصالحی که بهصورت انبوه تهیه میشود
-
aquaculture, aquafarming
آبزیپروری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] تولید انبوه آبزیان برای بهرهبرداری تجاری
-
ensilage
سیلو کردن علوفه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند نگهداری و ذخیرهسازی علوفه در حجم انبوه در سیلو
-
base headway
فاصلۀ زمانی پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] فاصلۀ زمانی برنامهریزیشده برای ناوگان حملونقل انبوه در زمان غیر اوج