کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انباشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
cumulate 2
انباشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی سنگ آذرینی که براثر تهنشست بلورها از یک ماگما در نتیجۀ عمل گرانی و انباشته شدن آنها به وجود میآید
-
واژههای مشابه
-
cumulative exposure
مواجهۀ انباشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مجموع دفعاتی که یک اندامگان در مدتی معین با یک مادۀ شیمیایی تماس پیدا میکند
-
cumulative impact
اثر انباشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پیامد زیستی و زیستمحیطی ناشی از تجمیع اثرات جزئی فعالیتهای مختلف در گذشته و حال و آیندۀ قابل پیشبینی
-
cumulative feature
پدیدار انباشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پدیداری که به دست انسان ساخته نشده، ولی محل انجام فعالیت خاصی به دست او بوده است
-
cumulate crystal
بلور انباشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلور نمک حاصل از تبلور شورابهها که در مرز بین هوا و آب تشکیل میشود
-
cumulate texture
بافت انباشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] انباشتهای از دانههای خودشکل یا نیمهخودشکل همراه با کانیهای دیگر در یک سنگ
-
intercumulus crystals
بلورهای میانانباشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلورهایی که در طی بلورش جزءبهجزء، از ماگمای بهدامافتاده در بین بلورهای اولیۀ انباشتی، تشکیل میشوند
-
جستوجو در متن
-
sedimentograph
رسوبنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دستگاهی که بهطور مستقیم منحنی اندازۀ انباشتی رسوب را نشان میدهد
-
deposit 1
ذخیره 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] اصطلاحی غیررسمی برای انباشتی از کانسنگ یا دیگر مواد ارزشمند زمین از هر منشأ
-
pancake ice
یخ تابهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] انباشتی تقریباً دایرهای از خاکهیخ با قطر کمتر از 3 متر با لبههایی که براثر برخورد برجستگی پیدا کرده است
-
syringing
آبفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] پاشیدن آب بر روی پوشش گیاهی: الف) برای از میان بردن انرژی انباشتی در برگها در نتیجۀ تبخیر؛ ب) برای رفع کمبود آب برگ و جلوگیری از پژمردن آن؛ ج) برای زدودن شبنم و یخ و مواد ترشحشده از سطح پوشش گیاهی