کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انبار کردن در حیاط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
log yard
بینهانبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] دارانباری برای نگهداری بینه
-
data warehouse
دادهانبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهای از نرمافزارها که برای گردآوری و پیرایش و تبدیل و ذخیرهسازی دادهها با هدف تحلیل اطلاعات سازماندهی شده باشد
-
warehouse warrant, warehouse receipt
رسید انبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سندی رسمی که نشان میدهد کالا به انبار تحویل داده شده است
-
hold 1
انبار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخشی از فضای داخلی کشتی که از آن برای حمل کالا استفاده میشود
-
warehouse
انبار 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] محلی بسیار بزرگ برای نگهداری کالا
-
crib 2, corn crib
انبار بلال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] انباری برای نگهداری بلال
-
granary
انبار غله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] انباری برای ذخیرۀ غلات بوجاریشده
-
certificate of sea stores
گواهی انبار مواد مصرفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گواهیای که مأموران گمرک پس از مهروموم انبار آذوقه و لوازم کشتیهایی که مبدأ حرکت آنها بنادر خارجی بوده است صادر میکنند
-
linen room
انبار خانهداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محل نگهداری وسایل مورد نیاز اتاقها، اعم از ملزومات پارچهای و بهداشتی و رفاهی
-
جستوجو در متن
-
enclosed altar
بَروارۀ درونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی برواره مربوط به عصر مفرغ و عصر آهن که در حیاط یا جلوخان (forecourt) مجموعهمعبدها (temple complexes) جای داشته است
-
ballast line
لولۀ ترازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سامانهای لولهکشیشده از لولههای فلزی یا ورقهای آهن لبجوش که در انبار شناور تعبیه میشود و از آن در پروخالی کردن مایع ترازه استفاده میکنند
-
rustproofing oils
روغنهای ضدزنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] روغنهایی که برای محافظت از زنگزدگی سطوح آهنی یا فولادی در هنگام انبار کردن و حملونقل به کار میروند
-
food science
علوم غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مجموعهای از علوم که به بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و بیوشیمیایی غذا و تغییراتی که در مراحل انتقال، نگهداری، فراوری، انبار کردن، توزیع و آمادهسازی آن برای مصرف ایجاد میشود، میپردازد
-
backwashing
واشویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] خارج کردن مواد جمعشده در صافی با معکوس کردن جهت جریان مایع در داخل آن