کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انبارگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
forest depot, landing yard
انبارگاه جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] محوطهای موقت یا دائم در داخل یا نزدیک جنگل برای جمعآوری و دستهبندی فراوردههای جنگلی
-
concentration yard
انبارگاه مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] محل نگهداری چوب کاغذ برای بارگیری مجدد و انتقال به کارخانۀ کاغذسازی
-
جستوجو در متن
-
cold deck
انباشته دیرحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] انباشتهای که پس از تخلیه در انبارگاه مدتی در آنجا نگهداری میشود
-
turn 2, drag 2
نوبتبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مقدار بینههایی که در هر نوبت انتقال به انبارگاه وارد میشود
-
forwarding 1, prehauling
پیشحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حمل فراوردههای چوبی از پای کنده تا انبارگاه جنگل
-
haul line
خط حملونقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] گذرگاهی از انبارگاه تا محل مصرف برای حمل گِردهبینهها
-
setting 2
داربَرگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] عرصۀ داربَری یا چوبکشیِ منتهی به انبارگاه
-
forwarder 2
ماشین پیشحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ماشینی که فراوردههای چوبی را از پای کُنده تا انبارگاه جنگل حمل میکند
-
skid way
مسیر چوبکِشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] گذرگاهی که حداقل عملیات راهسازی در آن صورت گرفته است و گذر چوبکِشی را به راه چوبکِشی یا انبارگاه متصل میکند
-
skidder 1
چوبکِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] انسان یا ماشینی که درخت یا گِردهبینه را با کشیدن بر روی زمین به انبارگاه منتقل میکند
-
skidding
چوبکِشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] انتقال درخت یا گِردهبینه به انبارگاه جنگل بهوسیلۀ چوبکِش
-
hauling, haulage, timber transportation, wood transportation
حملونقل چوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حملونقل ماشینی فراوردههای چوبی جنگل از انبارگاه تا مراکز مصرف
-
yarder
داربَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] دستگاهی متشکل از یک یا چند دوّار برای انتقال چوب از پای کُنده به انبارگاه
-
yarding
داربَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] انتقال اولیۀ چوب از پای کُندۀ درخت به انبارگاه جنگل