کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الکترومغناطیسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
electromagnetic
الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] مربوط به پدیدههایی که در آنها الکتریسیته و مغناطیس به هم وابستهاند
-
واژههای مشابه
-
electromagnetic prospecting
کاوش الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← برداشت الکترومغناطیسی
-
electromagnetic field
میدان الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] میدانهای نوسانی الکتریکی و مغناطیسی متعامد که بر جهت انتشارشان عمود باشند
-
electromagnetic radiation
تابش الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پدیدۀ ناشی از الکترومغناطیس که بهصورت ذرات فوتون یا امواج عرضی نوسانی الکتریکی و مغناطیسی متعامد با سرعت نور در فضا منتشر میشود و حامل انرژی است
-
electromagnetic surveying
برداشت الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] روشی برای بررسی بخشهای زیرسطحی زمین که در آن امواج الکترومغناطیسی ایجادشده در سطح به زیر زمین نفوذ میکنند و امواج جدیدی در تماس با کانسنگها پدید میآورند متـ . کاوش الکترومغناطیسی electromagnetic prospecting
-
electromagnetic bomb
بمب الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی که تأثیرات مخربی بر فرستندهها و گیرندههای با بسامد پایین دارد
-
electromagnetic attack
حملۀ الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] حملهای که در آن حملهکننده از نشت تابش الکترومغناطیسی سامانۀ رمز به اطلاعات مربوط به کلید مخفی دست مییابد
-
electromagnetic method
روش الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] روشی که در آن میدانهای مغناطیسی یا الکترومغناطیسی ناشی از جریانهای مصنوعی تزریقشده به زمین اندازهگیری میشوند
-
electromagnetic sounding
گمانهزنی الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] روشی الکترومغناطیسی برای تعیین تغییرهای رسانایی الکتریکی نسبت به عمق، معمولاً با فرض لایهبندی افقی
-
electromagnetic hardening 2
مقاومسازی الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اقداماتی برای حفاظت از کارکنان و تأسیسات و تجهیزات در مقابل اثرات ناخوشایند انرژی الکترومغناطیسی ازطریق پالایش و تضعیف و عایقبندی و اتصال به زمین
-
electromagnetic shock wave
موج ضربهای الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موج الکترومغناطیسی پرشدتی که محصول همافزایی موجهای الکترومغناطیسی درحالانتشار با سرعتهای مختلف در محیطی غیرخطی و در زمانی است که امواج تندتر به امواج کندتر میرسند
-
electromagnetic pulsations, electromagnetic micropulsations
تپشهای الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوسانهای میدان مغناطیسی زمین با دورۀ تناوبی از 2/0 تا 600 ثانیه متـ . ریزتپشهای الکترومغناطیسی geomagnetic micropulsations
-
geomagnetic micropulsations
ریزتپشهای الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← تپشهای الکترومغناطیسی