کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الحاقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
adjoint variable
متغیر الحاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر کمیت همیوغ مربوط به مختصات تعمیمیافته در سامانههای دینامیکی کلاسیک
-
adjoint matrix
ماتریس الحاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ماتریسی که هر درایۀ آن برابر همعامل (cofactor) متناظر آن درایه در ماتریس ترانهادهاش (transposed matrix) باشد
-
fusion protein, fused protein
پروتئین الحاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← پروتئین آمیژهای
-
adjoint operator
عملگر الحاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
adjoint boundary value problem
مسئلۀ مقدار مرزی الحاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
adjoint differential equation
معادلۀ دیفرانسیل الحاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
جستوجو در متن
-
chimeric protein
پروتئین آمیژهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] محصول پروتئینی که با ژنهای الحاقی رمزگذاری میشود متـ . پروتئین الحاقی fusion protein, fused protein
-
adjoint
الحاق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نگاشتی که به عملگرA، عملگر الحاقی آن را نسبت میدهد
-
self adjoint differential equation
معادلۀ دیفرانسیل خودالحاق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] معادلۀ دیفرانسیل خطی همگنی که با معادلۀ دیفرانسیل الحاقی خود برابر باشد
-
unitary transformation
تبدیل یکانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] عملگری خطی بر فضای هیلبرت که الحاقی آن برابر با وارون آن است
-
common-flow afterburner
پسسوز همجریان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] توربین پروانهای الحاقیای که در آن جریانهای دمنده و هسته با جریان بالادستی پسسوز ترکیب میشوند
-
crook
بمساز قوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] قطعهای الحاقی که برای تغییر نغمۀ پایه به سازهای بادی طبیعی (بدون پیستون) اضافه میشود
-
chapel1
نمازخانۀ1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] در کلیساهای جامع و برخی کلیساهای بزرگ، مکانی خصوصی یا نیایشگاهی کوچک برخوردار از یک بَرواره یا محراب، بهصورت اتاقی در داخل کلیسا یا گاه بهصورت بخشی الحاقی به آن
-
coffin fitting
یراق تابوت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] اجزای الحاقی تزیینی یا غیرتزیینی که جزء بدنۀ اصلی تابوت نیست، مانند دسته و زهوار و بست