کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اظهار تنفر کردن از پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
pedophobia
کودکهراسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ترس مرضی یا تنفر شدید از کودکان
-
food jag
غذافرینگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] حالتی که در آن فرد غذایی را که پیشتر از آن تنفر داشته است بسیار دوست میدارد یا برعکس
-
sieving
غربال کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] 1. جدا کردن ذرات زبر یا درشت از نرمه 2. جدا کردن ذرات جامد از مایع
-
load 3
بار کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] 1. در برنامهنویسی، کپی کردن دادهها از حافظۀ اصلی به ثبات دادهها 2. کپی کردن برنامهای از یک افزارۀ ذخیرهسازی به حافظه برای اجرا
-
lighterage 1
سبکسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تخلیۀ بخشی از بار کشتیهای اقیانوسپیما برای سبک کردن کشتی و کم کردن آبخور آن با استفاده از شناورهای سبکساز
-
scalping
آردبیزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] الک کردن آرد برای جدا کردن ذرات غیرآردی از آن در هنگام آسیا کردن
-
opening wedge osteotomy
استخوانبُری گوِهباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] عوض کردن محور طولی با باز کردن قسمتی از استخوان برای صاف کردن استخوان بدجوشخورده
-
decode
کُدگشایی کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] تبدیل کردن اطلاعات رمزبندیشده به حالت پیش از رمزبندی
-
transship
ترابار کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] منتقل کردن کالا از یک وسیلۀ حمل بهوسیلۀ دیگر
-
solation 2
سُل کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] پراکنده کردن ذرات کلوئیدی در بستری از گاز یا مایع یا جامد
-
ream
بُرقوزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] تمیز کردن سطح آسیبدیده یا سوراخشده پیش از تعمیر کردن یا پنچرگیری
-
splitting
شقه کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند نصف کردن لاشه از قسمت تیرۀ پشت
-
purify
خالص کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] حذف کردن آلایندهها یا ترکیبات نامطلوب از یک ماده
-
de-arming, safing
غیرمسلح کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تغییر وضعیت سلاح یا مهمات از حالت آمادهبهآتش به حالت ضامن متـ . ضامن کردن
-
assemble
همگذاری کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ترجمه کردن یک برنامۀ رایانهای، از زبان همگذاری به زبان ماشین