کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطراف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
nasal region, regio nasalis
ناحیۀ بینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای شامل بینی و اطراف آن
-
orbital region, regio orbitalis
ناحیۀ کاسۀ چشم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای که کاسۀ چشم و اطراف آن را در بر میگیرد
-
door seal
نوار آببندی در
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار] نواری برای آببندی اطراف در
-
rhizosphere
ریشهگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] محیط اطراف ریشۀ گیاهان
-
rhizospheric
ریشهگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مربوط به محیط اطراف ریشه
-
control surface 2
سطح معیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] سطح اطراف یک حجم معیار
-
bomb release line
خط رهاسازی بمب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] خطی فرضی در اطراف منطقۀ حفاظتشده یا در اطراف یک هدف که هواپیمای خودی باید مهمات خود را بر فراز آن رها کند
-
regional airport
فرودگاه منطقهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فرودگاهی که به فرودگاههای اطراف خود خدمات پروازی ارائه میکند
-
density contrast
تباین چگالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] اختلاف چگالی هر محل با محیط اطراف
-
integument, tegument
تخمکپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ساختار پوششی در اطراف تخمک گیاهان
-
airspeed, air speed
سرعت هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سرعت هواگَرد نسبت به هوای اطراف
-
mucoperiosteal flap
بالۀ مخاطی ـ پیرااستخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] بالهای از بافت مخاطی اطراف استخوان
-
frameless window
شیشۀ کناری بیقاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] شیشۀ کناری که در اطراف آن چارچوبی وجود ندارد
-
halo vision
هالهبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تشخیص یک هالۀ رنگین در اطراف منبع نور
-
endothermic reaction
واکنش گرماگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] واکنشی شیمیایی که انجام آن به گرما نیاز دارد و آن را از محیط اطراف میگیرد