کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اضافهبارگذاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
overloading
اضافهبارگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] بارگذاری تایر بیش از ظرفیت حمل بار نوشتهشده بر روی دیوارۀ آن
-
واژههای مشابه
-
genitive
اضافه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← حالت اضافه
-
capacitive loading
بارگذاری خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] افزایش یا کاهش بسامد تشدید آنتن که با قرار دادن خازن ثابت و آنتن در مدار متوالی حاصل میشود
-
glycogen loading, glycogen supercompensation
بارگذاری گلیکوژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] همراه کردن رژیمهای سرشار از کربوهیدرات با تمرینهای بدنی که ماهیچهها را قادر به ذخیرهسازیِ بیش از ظرفیت گلیکوژن میکند
-
extension tour
گشت اضافه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] گشتی انتخابی که در برنامۀ گشت فراگیر در مقابل پرداخت مبلغ بیشتر ارائه میشود
-
extra time, over time, extra 2
وقت اضافه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] وقتی که در صورت تساوی، در پایان وقت قانونی بازی یا مسابقه در نظر گرفته میشود تا برندۀ بازی مشخص شود
-
overrun
اضافهحجم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اختلاف حجم بریدهشده با حجم برآوردشده، هنگامی که حجم بریدهشده از حجم برآوردشده بیشتر باشد
-
excess time
اضافهزمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] فاصلۀ زمانی میان ترک یک سامانۀ حملونقل و استفاده از سامانهای دیگر
-
add fare
اضافهکرایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] 1. کرایۀ اضافه برای تغییر درجۀ بلیت 2. پرداخت کرایۀ اضافه در مقصد در سامانهای که کرایه براساس مسافت اخذ میشود و اعتبار باقیمانده در بلیت کمتر از کرایۀ واقعی است
-
overweight
اضافهوزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] آن میزان از وزن بدن که، با توجه به قد فرد، افزون بر وزن طبیعی تلقی میشود
-
surcharge
اضافههزینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هزینههایی که در شرایط غیرمتعارف در مقابل ارائۀ خدمات ویژه از سفارشدهنده دریافت میشود، مانند هزینۀ ورود کشتی به منطقۀ جنگی
-
postposition
پساضافه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] حرف اضافهای که پس از اسم یا گروه اسمی میآید و با آن گروه حرفاضافهای میسازد
-
genitive case
حالت اضافه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] حالتی دستوری که ارتباط یک اسم یا گروه اسمی را با اسم یا گروه اسمی دیگر نشان میدهد و نشانۀ آن در فارسی کسرۀ اضافۀ میان آنهاست متـ .حالت وابستگی اضافه genitive
-
preposition 2, adposition
حرفاضافه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] یکی از مقولههای اصلی واژگانی که رابطۀ میان سازههای جمله را نشان میدهد