کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصل و فرع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
Babinets principle
اصل بابینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اصلی که بنا بر آن دو پردۀ مکمل نقشِ پراشهای یکسان تولید میکنند
-
symmetry principle
اصل تقارن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اصلی که بنا بر آن قانونهای فیزیکی تحت تبدیلهای معین بدون تغییر میمانند
-
deformation principle
اصل دگرشکلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
causality principle
اصل علیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← علیت 1
-
pleasure principle, pleasure-pain principle
اصل لذت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اصلی که شوق ارضای غرایز را بر روان انسانها حاکم میداند
-
اصل همخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← اصل همخوانی بور
-
Huygen's principle
اصل هویگنس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اصلی که بنا بر آن هر نقطه از جبهۀ موج پیشرونده را میتوان بهصورت چشمۀ مولد مجموعهای از امواج ثانویه در نظر گرفت
-
reversibility principle
اصل برگشتپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← برگشتپذیری ریزمقیاس
-
law of superposition
اصل برهمنهشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← برهمنهشت
-
superposition principle
اصل برهمنهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اصلی که براساس آن اگر چند موج در محیطی منتشر شوند، جابهجایی کل محیط در هر نقطه با حاصلِجمع جابهجاییهای ایجادشده توسط هر موج در آن نقطه برابر است
-
maximum modulus principle
اصل بیشینۀ قدر مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] اصلی که براساس آن قدر مطلق تابع تحلیلی بر یک حوزه نمیتواند به مقدار بیشینۀ خود در آن حوزه برسد
-
well-ordering principle
اصل خوشترتیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] اصلی مبتنی بر اینکه برای هر مجموعۀ میتوان ترتیبی تعریف کرد که آن مجموعه را خوشترتیب کند
-
likelihood principle
اصل درستنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] اصلی ناظر بر این که همۀ اطلاعات موجود در دادهها دربارۀ یک مدل آماری، در تابع درستنمایی (likelihood function) آن قرار دارد متـ . اصل محتملنمایی
-
axial dipole principle
اصل دوقطبی محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] اصلی اساسی در دیرینهمغناطیس که بیانگر انطباق تقریبی محور دوقطبی زمینمغناطیسی با محور چرخشی زمین در تمام زمانهای زمینشناختی است
-
Pauli exclusion principle, exclusion principle
اصل طرد پائولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] اصلی که براساس آن در یک اتم هرگز نمیتوان دو الکترون داشت که هر چهار عدد کوانتومی آنها یکسان باشد