کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اینترنت اشیا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← اینترنت چیزها
-
جستوجو در متن
-
identification test
آزمون شناسایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] آزمون هوش کلامی که در آن آزمونشونده اشیا یا بخشهایی از اشیا را در یک تصویر شناسایی میکند
-
sampling universe
محدودۀ نمونهبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مطالعۀ گروهی از اشیا در قالب احتمالات
-
image detectability
آشکاریپذیری تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] قابلیـت تشخیص اشیا در یک تصـویر
-
xanthopsia, yellow vision
زردبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نوعی رنگینبینی که در آن اشیا زرد دیده میشوند
-
category 1
رسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] ردهای از اشیا با مجموعهای از ریختارها
-
solid vision, stereoscopic vision 2
دید سهبُعدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تشخیص برآمدگی و فرورفتگی اشیا
-
archaeomagnetic dating, archaeomagnetic intensity dating
تاریخگذاری باستانمغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی روش تاریخگذاری مبتنی بر مقایسۀ طیف مغناطیسی اشیا و آثار باستانی با محور مغناطیسی کرۀ زمین در زمان ساخت آن اشیا
-
visual agnosia
ناشناسایی دیداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ناتوانی در شناسایی محرکهای دیداری نظیر اشیا
-
oscillating vision, oscillopsia
نوسانبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] حالتی که در آن اشیا به شکل لرزان دیده میشوند یا پیش و پس میروند
-
size constancy
ثابتبینی اندازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ثابت دیدن اندازۀ اشیا از فاصلههای مختلف
-
colour constancy
ثابتبینی رنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ثابت دیدن رنگ اشیا در نورهای مختلف
-
sterilize
سترون کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی، علوم و فنّاوری غذا] از بین بردن همۀ ریزاندامگانهای موجود در مواد یا اشیا
-
depth of field
عمق میدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] محدودۀ وضوح تصویر که در آن تمام اشیا واضح دیده میشوند