کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشاره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
cue 1
اشاره 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] 1. آخرین نتهای یک بخش سازی یا آوازی که برای راهنمایی، اندکی پیش از ورود (entrance) و پس از سکوتی طولانی (long rest)، با نتهای کوچکتر در بخشنوشتِ (performing part) بخشی دیگر میآید 2. نوعی حرکت رهبر سازگان/ رهبر ارکستر که به نوازندگان یا ...
-
deixis
اشاره 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] شیوۀ ارجاع برخی از عناصر جمله با توجه به گوینده یا مخاطب یا زمان یا مکان گفتهای مشخص
-
social deixis
اشارۀ اجتماعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] اشارهای که جایگاه اجتماعی گوینده و مخاطب را آشکار میسازد
-
pointer
اشارهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] در میانای نگارهای کاربر، پیکان کوچک یا نمادی که با حرکت دادن موشی، بر روی پردۀ نمایش حرکت میکند
-
cue numbers
اشارهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نظامی حرفی ـ عددی در نتنوشت که به رهبر سازگان/ رهبر ارکستر امکان هدایت نوازندگان یا خوانندگان را در تمرین بخشهای خاصی از قطعه میدهد
-
sign language
زبان اشاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] یکی از نظامهای ارتباطی بشر، دارای نظام زبانی، که در آن به جای آواها از حرکات نظامیافتۀ دستها استفاده میشود
-
index finger, index 1, digit secundus manus
انگشت اشاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] انگشت دوم دست از سمت شست که از سه بند تشکیل شده است
-
pointing device
افزارۀ اشاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] افزارهای برای گزینش عناصر بر روی پردۀ نمایش بهکمک اشارهگر
-
جستوجو در متن
-
trackball
توپَک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] افزارۀ اشارهای که در آن برای جابهجا کردن اشارهگر، یک گوی را با انگشتان یا کف دست میچرخانند
-
anaphora 2, anaphor
مرجعدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] عنصری زبانی که به عنصری دیگر اشاره میکند
-
referential expression
عبارت مصداقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] عبارتی که به شیء خاص اشاره میکند
-
joystick
اهرمک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] افزارۀ اشارۀ اهرممانندی که در همۀ جهتها حرکت میکند و هدایتکنندۀ اشارهگر یا دیگر نشانههای نمایشی است
-
source 1
مبدأ 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نقش معنایی سازهای که به آغاز فرایند اشاره دارد
-
goal 3
مقصد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نقش معنایی سازهای که به پایان فرایند اشاره دارد