کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استعداد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
land capability
استعداد زمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] قابلیت بهرهبرداری از زمین برای استفادۀ ویژه
-
land capability map
نقشۀ استعداد زمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نقشهای که تقسیمات آن باتوجهبه ردههای گوناگون استعداد زمین است
-
land capability class
ردۀ استعداد زمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] هریک از ردههایی که میزان استعداد زمین با آن سنجیده میشود
-
land capability classification
ردهبندی استعداد زمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ردهبندی زمین باتوجهبه قابلیت بهرهبرداری از آن
-
جستوجو در متن
-
telepathist
دورآگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] فردی که از استعداد دورآگاهی برخوردار است
-
helplessness theory
نظریۀ درماندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نظریهای برای تبیین تأثیر درماندگی آموخته بر پیدایش افسردگی یا استعدادِ ابتلا به آن
-
ability
توانایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] قدرت یا استعداد یا ویژگیهای دیگری که فرد را به انجام کاری قادر میسازد
-
meritocracy
شایستهسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظامی که در آن انتصاب افراد براساس استعداد و قابلیت و توان آنها صورت میگیرد، نه براساس ثروت و روابط خویشاوندی و اجتماعی
-
protection
حفاظت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] حفظ و نگهداری استعداد جنگی یک نیرو بهطوریکه بتواند توان رزمی خود را در زمان و مکان مشخص به کار گیرد