کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استخوانمیری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
osteonecrosis
استخوانمیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] فرایند مرگ استخوان در نتیجۀ قطع خونرسانی
-
واژههای مشابه
-
bone
استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] بافت سخت تشکیلدهندۀ اسکلت بدن
-
forest decline
جنگلمیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کاهش تدریجی سلامت و شادابی جنگل براثر عوامل نامساعد محیط که به ضعیف شدن درختان جنگلی و سرانجام مرگ آنها منجر شود
-
bone stimulator
محرک استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] وسیلۀ تحریک استخوان برای ترمیم
-
bone marrow
مغز استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] بافت نرم و اسفنجی که داخل حفرههای استخوان را پر میکند و در جوانان، یاختههای خونساز دارد و در سالمندان چربی جانشین آن شده است
-
bone wax
موم استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] آمیزهای از موم و روغن و گندزدا که با پر کردن فضاهای داخل استخوان خونریزی آن را در هنگام جراحی بند میآورد
-
bone meal
آرد استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پودری که از استخوان حیوان پس از گرفتن چربی آن تهیه میشود و از آن بهعنوان مکمل غذا در غذای انسان و حیوان استفاده میشود
-
osteophyte, osteophyma
استخوانرُست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] خارهای استخوانی در لبۀ مفاصل و مهرهها که معمولاً ناشی از سایش و فرسایش مفصلی یا التهاب است متـ . خار استخوان spur, bone spur
-
osteogenesis, osteogeny
استخوانزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] فرایند تشکیل و تکمیل بافت استخوانی
-
boning
استخوانزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جدا کردن استخوان از گوشت
-
osteoblast
استخوانساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی، علوم تشریحی] یاختههایی که استخوانهای جدید میسازند
-
bone skid
استخوانسُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] وسیلهای در جراحی که روی استخوان سُر میخورد تا آن را داخل یا بالای حفرۀ استخوان بیاورد
-
ossuary cave
استخوانغار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] غاری که از آن بهعنوان مردهخانه برای نگهداری استخوانهای اجساد استفاده میشد
-
osteolysis
استخوانکافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] تخریب بافت استخوانی و جذب شدن بیشازحد آن