کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استخوانغار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ossuary cave
استخوانغار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] غاری که از آن بهعنوان مردهخانه برای نگهداری استخوانهای اجساد استفاده میشد
-
واژههای مشابه
-
caverna 2, cavern 2
غار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] حفره یا فضایی در بدن که ممکن است توخالی یا توپُر باشد
-
bone
استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] بافت سخت تشکیلدهندۀ اسکلت بدن
-
dry cave
غار خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← غار مرده
-
live cave
غار زنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] غاری که در آن رطوبت وجود دارد و غارنهشتهها (speleothems) در آن رشد میکنند متـ . غار فعال active cave
-
active cave
غار فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← غار زنده
-
dead cave
غار مرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] غاری که در آن رطوبت وجود ندارد و غارنهشتهها (speleothems) در آن رشد نمیکنند متـ . غار خشک dry cave
-
bone stimulator
محرک استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] وسیلۀ تحریک استخوان برای ترمیم
-
bone marrow
مغز استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] بافت نرم و اسفنجی که داخل حفرههای استخوان را پر میکند و در جوانان، یاختههای خونساز دارد و در سالمندان چربی جانشین آن شده است
-
bone wax
موم استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] آمیزهای از موم و روغن و گندزدا که با پر کردن فضاهای داخل استخوان خونریزی آن را در هنگام جراحی بند میآورد
-
bone meal
آرد استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پودری که از استخوان حیوان پس از گرفتن چربی آن تهیه میشود و از آن بهعنوان مکمل غذا در غذای انسان و حیوان استفاده میشود
-
osteophyte, osteophyma
استخوانرُست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] خارهای استخوانی در لبۀ مفاصل و مهرهها که معمولاً ناشی از سایش و فرسایش مفصلی یا التهاب است متـ . خار استخوان spur, bone spur
-
osteogenesis, osteogeny
استخوانزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] فرایند تشکیل و تکمیل بافت استخوانی
-
boning
استخوانزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جدا کردن استخوان از گوشت