کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استخوانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
osteomalacia
نرماستخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نرم شدن استخوان به علت کمبود ویتامین «د» ناشی از ضعف تغذیه یا محرومیت از آفتاب یا هر دو
-
bone cyst
کیست استخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] حفرهای خالی یا حاوی مایع که در درون استخوان به وجود آمده است
-
skeletal traction
کشش استخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی کشش با وارد کردن میلهای افقی در استخوان
-
ossification
استخوانی شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] تشکیل استخوان به روش معمول زیستی
-
bone mass
تودۀ استخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] میزان کلی استخوان در اسکلت یا در یک استخوان خاص
-
bone tumor
تودینۀ استخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] بافت زائد در استخوان یا بر روی آن که ممکن است خوشخیم یا بدخیم باشد
-
bone island
جزیرۀ استخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] ناحیۀ متراکم استخوانی که در پرتونگاری دیده میشود و ازنظر میکروسکوپی دارای رسوب کلسیم است
-
bony ankylosis
جوشاک استخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] رشد ناهنجار استخوان در طول مفصل که مانع از حرکت آن میشود
-
ossifying fibroma, ossifying fibroma of bone
تارتود استخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینهای خوشخیم و کندرشد در بخشهای مرکزی استخوان، معمولاً در فک، متشکل از بافت همبند الیافی که در درون آن استخوان شکل میگیرد
-
bone age
سن استخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] سنی که براساس ظاهر شدن مراکز استخوانی، بهویژه در مچ دست، تعیین میشود و ممکن است با سن واقعی و تقویمی مغایرت داشته باشد
-
bone graft
پیوندینۀ استخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] قطعهاستخوانی که ازطریق پیوند جانشین استخوان آسیبدیده میشود
-
bone conduction
رسانش استخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] انتقال صدا به حلزون از راه ارتعاش جمجمه اختـ . رسا BC
-
bone lesion, bony lesion
ضایعۀ استخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] اصطلاحی عمومی برای هرنوع ناهنجاری استخوانی ناشی از عفونت یا تودینه یا صدمه که در پرتونگاری بهصورت روشن یا متراکم دیده میشود
-
endosseous implant, endosteal implant
کاشتینۀ دروناستخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] کاشتینهای دندانی که در درون استخوان جایگیر میشود
-
ceramic endosteal implant
کاشتینۀ سرامیکی دروناستخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] کاشتینهای دروناستخوانی حاوی سیلیکات یا چینی