کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارتفاع آزاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
free board
ارتفاع آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فاصلۀ عمودی بین بالاترین سطح آب تا بالای مخزن
-
واژههای مشابه
-
altitude axis
محور ارتفاع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] در استقرار سمتـ ارتفاعی (alt-az mounting) ، محوری به موازات سطح افق
-
descent 2
کاهش ارتفاع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] کم شدن یا کم کردن ارتفاع هواگَرد
-
altitude 1
ارتفاع 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در هندسۀ مسطحه، پارهخط یا طول پارهخطی که از رأس یک چندضلعی بر ضلعی دیگر عمود میشود
-
elevation
ارتفاع 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فاصلۀ قائم هر نقطه بر سطح زمین نسبت به تراز متوسط دریا
-
mixing height
ارتفاع آمیختگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، علوم جَوّ] ← عمق لایۀ آمیخته
-
breast height
ارتفاع برابرسینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ارتفاع استاندارد از سطح زمین، عموماً برابر با 37/1 متر، که در آن قطر و محیط تنه ثبت میشود
-
cruising altitude/ cruise altitude, en route height
ارتفاع پایاسیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ارتفاع ازپیشتعیینشده یا انتخابشده بهوسیلۀ سرخلبان برای پرواز از پایان اوجگیری تا آغاز کاهش ارتفاع که با توجه به نوع هواگَرد و فاصلۀ مورد نظر و وزن و مقررات و جز آن متغیر است
-
stabilising altitude
ارتفاع پایداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ارتفاعی که در آن آهنگ اوجگیری واقعی هواگرد صفر است
-
pulse height
ارتفاع تَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] دامنۀ تَپ/ پالس که برحسب ولت اندازهگیری میشود
-
merchantable height, commercial height, salable height
ارتفاع تجاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بخشی از تنۀ درخت که در بالای زمین و در برخی کشورها در بالای کندۀ آن قرار دارد و قابل فروش است
-
decision height
ارتفاع تصمیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ارتفاعی مشخص از سطح زمین که خلبان با رسیدن به آن، براساس شرایط، تصمیم به ادامۀ تقرب و نشست یا انصراف از تقرب میگیرد
-
stand height
ارتفاع توده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ارتفاع متوسط درختان چیره در یک توده که معمولاً براساس تعداد معینی از قطورترین یا بلندترین درختان سنجیده میشود
-
pole height
ارتفاع تیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] معمولاً فاصلۀ بالاترین نقطۀ تیر حامل چراغ از سطح زمین