کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارتعاش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
standing wave
موج ساکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موج ناروندهای که بعضی نقاط آن بدون ارتعاش است و در فاصلۀ بین آنها نواحیای با حداکثر ارتعاش دیده میشود
-
vibrational
ارتعاشی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مربوط به ارتعاش
-
voice 2
واک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ارتعاش تارآواها در تولید گفتار
-
vibrating
مرتعش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آنچه حول وضعیت تعادل خود در حال ارتعاش باشد یا دارای مشخصۀ ارتعاش باشد متـ . ارتعاشی 1
-
depolarized
واقطبیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی ارتعاشهای بیتقارن طیف رامان
-
normal frequency
بسامد بهنجار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک، مهندسی بسپار] بسامد ارتعاشهای طبیعی هر سامانه یا سازه
-
aerophones
هواصداها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ردهای از سازها که تولید صدا در آنها با ارتعاش هوا صورت میگیرد
-
lamellaphones
سازهای تیغهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] خانوادهای از خودصداهای زخمهای که در آنها با ارتعاش یک یا چند تیغه صدا تولید میشود
-
reed instruments
سازهای زبانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از سازهای بادی که در آنها با ارتعاش زبانه صدا تولید میشود
-
seismic 1
زمینلرزهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مربوط به ارتعاش زمین ناشی از وقوع زمینلرزه
-
chordophones, stringed instruments 1
زهصداها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ردهای از سازها که تولید صدا در آنها با ارتعاش زه صورت میگیرد
-
singing propeller
پروانۀ صدادار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پروانهای که در هنگام چرخش در نتیجۀ ارتعاش تولید صدا میکند
-
acoustic amplifier
تقویتکنندۀ آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای که ارتعاشهای مکانیکی را در بسامدهای صوتی و فراصوتی تقویت میکند
-
idiophones
خودصداها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ردهای از سازها که تولید صدا در آنها با ارتعاش بدنۀ ساز صورت میگیرد
-
ultrasound proximity sensor
نزداحسگر فراصوت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نزداحسگری که تراگذار صوتی دارد و در بسامدهای فراصوتی بزرگتر از بیست هزار هرتز به ارتعاش درمیآید