کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اداري پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
administrative movement
حرکت اداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] حرکت سازمانیافتۀ نیروها و خودروها برای تسریع در حرکت و صرفهجویی در وقت و انرژی، هنگامی که خطر مداخلۀ نظامی دشمن در میان نباشد
-
administrative safeguards
پادمان اداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] انواع روشهای حفاظتی طراحیشده برای پاسداری از محرمانگی و صحت و دسترسپذیری دادهها
-
administrative security
امنیت اداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] محدودیتها و روالهای مدیریتی برای جلوگیری از دسترسی غیرمجاز به سامانه
-
جستوجو در متن
-
agency 4
کارگزاری 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] بخش اداری یک حکومت یا سازمان بینالمللی
-
forwarding 2
کارگزاری 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تشریفات اداری مربوط به ارسال محموله
-
central business district
محدودۀ تجاری مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] محدودۀ مرکزی شهرها که عمدتاً دارای کاربری اداری و تجاری است و تردد در آنها زیاد است
-
battery limit, BL
محدودۀ فرایندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] محدودهای برای فرایندهای اصلی تولید که شامل ساختمانهای اداری و انبارها و سایر تأسیسات نمیشود
-
grade, échelle 1 (fr.)
پایه 7
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] امتیاز کارمند ازنظر درجه و مقام اداری و دریافت حقوق؛ رتبه
-
bureaucrat
دیوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] کارمند دفتری دولت که بهشدت پایبند قواعد اداری باشد
-
merit system
نظام شایستهگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظامی دولتی که در آن کارکنان براساس تواناییهایشان در اجرای مؤثر و بیطرفانۀ وظایف اداری منصوب میشوند و ارتقا مییابند
-
agent 5
مدیر برنامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] شخص حقیقی یا حقوقی که به نمایندگی از جانب یک یا چند هنرمند به ادارۀ امور هنری و فنی و اداری و مالی آنها میپردازد و قراردادهای لازم را تنظیم میکند
-
production manager, PM
مدیر تولید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] یکی از اعضای گروه تولید که وظیفۀ برنامهریزی تولید و نظارت بر هزینه و دستمزدها و هماهنگیهای مالی و اداری را بر عهده دارد
-
forwarder 1
کارگزار 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شخصیت حقیقی یا حقوقی که به نیابت از فرستنده ترتیب حمل کالا و تشریفات اداری مربوط به آن را بر عهده میگیرد
-
container freight station, CFS 2, container base 2
فرستگاه بارگُنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محل استقرار و باربندی و بارگشایی بارگُنجها و انجام امور اداری و اجرایی مربوط به ارسال یا تحویل آنها