کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اداب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
comedy of manners
کمدی آداب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] نوعی کمدی استوار بر بذلهگویی و شوخیهای لفظی بسیار که معمولاً مضمون آن به آدابورسوم اجتماعی مربوط میشود
-
جستوجو در متن
-
folklore
فرهنگ مردم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] مجموعۀ آداب و رسوم تودۀ مردم و افسانهها و تصنیفهای عامیانه
-
mortuary custom
سنت تدفین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مجموعۀ آداب و رسوم ناظر بر تدفین درگذشتگان در یک جامعه
-
social adaptation
انطباق اجتماعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سازگاری با ضرورتها و محدودیتها و آداب و رسوم اجتماعی
-
mortuary practice
روش تدفین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شیوۀ عملی اجرای آداب و رسوم تدفین درگذشتگان در یک جامعه
-
responsible tourism
گردشگری متعهد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شکلی از گردشگری همساز که در آن آدابورسوم محلی رعایت میشود و به محیط زیست آسیب نمیرسد
-
Deaf culture
فرهنگ ناشنوایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] زبان و آداب و رسوم و باورهای مشترک جامعۀ ناشنوایان (Deaf community) پیشزبانی که خردهفرهنگی مستقل محسوب میشود
-
folk art
هنر مردمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنری که از میان مردم یک زادوبوم سرچشمه میگیرد و در زندگی و آداب و رسوم آنها به کار میرود و سینهبهسینه منتقل میشود
-
cosmopolitanism
جهانوطنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] باور به اینکه جهان سرزمینی واحد است و باید شیوهای از زندگی را اتخاذ کرد که مبتنی بر آدابورسوم و عادات محلی نباشد بلکه عمدتاً مبتنی بر مشترکات نوع بشر باشد
-
portable shrine
زیارتگاه سیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] زیارتگاهی قابل حمل، بهویژه در بین پیروان آیین بودا، بهصورت جعبه یا صندوقی کوچک که مسافران آن را در سفر به سرزمینهای دور و ناهمکیش، برای به جا آوردن آداب مذهبیشان، حمل میکردند
-
culture 2
فرهنگ 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] مجموعۀ عادات و رفتارهایی که در یک جامعۀ انسانی عمدتاً ازطریق فرایندهای اجتماعی و نه فرایندهای زیستی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و در نمادها، باورها، هنر، مهارتها، آداب و رسوم آن جامعه انعکاس مییابد
-
hero, heroine
قهرمان 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] 1. شخصیت اصلی سوگنامههای یونان باستان و دورۀ کلاسیک که کموبیش از صفاتی چون دلاوری، اشرافزادگی، زیبایی، جوانی و آشنایی با آداب عاشقی برخوردار است 2. شخصیت اصلی نمایش یا فیلم