کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احساس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
feeling
احساس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حالتی که در هر زمان و مکان ممکن است عارض شود و ذهن را موقتاً اشغال کند، بیآنکه لزوماً تظاهری داشته باشد و نیز ممکن است در تصمیمگیری دخالت داشته باشد و منشأ عمل یا حرکتی شود
-
واژههای مشابه
-
loneliness
احساس تنهایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] احساس ناخوشایند عاطفی یا شناختی ناشی از بیکسی
-
mouthfeel
احساس دهانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] حسی که در هنگام چشیدن غذا درک میشود
-
inferiority feeling
احساس کهتری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] احساس کمارزشی نسبت به دیگران، که گرچه ناخوشایند است، اما به رشد و پیشرفت فرد منجر میشود
-
guilt
احساس گناه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] هیجانی خودآگاه که با احساس دردناک ناشی از انجام دادن یا تصور انجام دادن کاری غلط همراه است
-
superiority feeling
احساس مهتری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نگرش اغراقآمیز فرد نسبت به تواناییهای ذهنی و جسمی خود در مقایسه با تواناییهای دیگران، که عموماً دفاعی در برابر احساس کهتری است
-
perceived need
نیاز احساسشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] نیازی که برای سلامت و راحتی و آسایش از طرف استفادهکنندگان یا ارائهکنندگان سلامت احساس میشود
-
emotional loneliness
احساس تنهایی هیجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] احساس انزوا و افسردگی ناشی از عدم موفقیت در برقراری رابطهای صمیمی و پایدار با دیگران علیرغم تلاش برای آن
-
initiative versus guilt
ابتکار در برابر احساس گناه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مرحلۀ سوم تحول در نظریۀ اریکسون که محور آن احساس آزادی کودک در طرحریزی و راهاندازی و بهکارگیری شکلهای مختلف خیالپردازی و بازی و فعالیتهای دیگر است
-
جستوجو در متن
-
dizziness
گیجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] احساس نااستواری همراه با احساس حرکت در سر
-
aposia
ناتشنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نداشتن احساس تشنگی
-
ecstasy, ecstatic state
وجدزدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] احساس لذت و نشاط بیشازحد
-
hysteralgia, hysterodynia, metralgia, uteralgia
زهداندرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] احساس درد در زهدان