کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احاطه کرده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
milk fat globule
گویچۀ چربی شیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] هریک از ذرات چربی نامیزۀ موجود در شیر که غشایی آنها را احاطه کرده است
-
meander core
تپۀ رودپیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تپهای که یک رودپیچ آن را کاملاً یا تقریباً احاطه کرده است متـ . جزیرۀ سنگی rock island
-
bracteole
برگک 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] اندامی شبیه به برگ در قاعدۀ گل در یک گُلآذین که برگه آن را احاطه کرده است
-
Bowman's capsule
پوشینۀ بومن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] پوشش یاختهای دولایه که تودهای از مویرگها را احاطه کرده است و کلافهای کلیه را به وجود میآورد
-
capitulum, head2
کپه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] گلآذینی محدود یا نامحدود با گروهی از گلهای متراکم بیپایک یا کوتهپایک (subsessile) بر روی نهنجی مرکب که اغلب یک گریبان (involucre) آن را احاطه کرده است
-
cold-core ring
حلقۀ سردهسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] گردابی از جریانهای سطحی با مرکزی از آب سرد که آب گرم آن را احاطه کرده و جهت چرخش آن در نیمکرۀ شمالی خلاف عقربههای ساعت است
-
milk fat globule membrane
غشای گویچۀ چربی شیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] غشایی حاوی چربی و پروتئین که گویچۀ چربی شیر را احاطه کرده است و با تخریب آن در هنگام کرهزنی خامه، گویچههای چربی شیر آزاد میشوند و به هم میپیوندند
-
penumbra
نیمسایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک، نجوم] [فیزیک- اپتیک] قسمتی از سایه که فقط با بخشی از چشمۀ نور روشن شده است [نجوم] 1. ناحیهای که در هنگام گرفت در تاریکی جزئی اطراف سایه است 2. ناحیهای از هر لکۀ خورشیدی که تیرگی کمتری دارد و ناحیۀ تیرۀ مرکزی را احاطه کرده است
-
Fagaceae
راشیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از راشسانانِ درختی یا درختچهای با برگهای سادۀ متناوب و کامل و دندانهدار یا لَپدار و گلهای تکجنسی با گُلآذین دُمگربهای (catkin) و میوۀ فندقی یک یا دودانهای که گریبانی پیالهمانند آن را احاطه کرده است
-
longan
چشالو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] میوۀ گیاهی با نام علمی چشالوی حقیقی (Dimocarpus longan) از تیرۀ ناترکیان و راستۀ ناترکسانان که شفت و دارای آرایشی خوشهای است؛ هستۀ سیاه آن را گوشتهای شفاف احاطه کرده که به آن نمایی چشممانند داده است؛ شکل این میوه کروی و ر...
-
Morinaceae
خارعروسیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از خواجهباشیسانان علفی ضخیم چندساله با سه سرده و هفده گونه که بهصورت بومی در اوراسیا از بالکان تا چین پراکنده هستند، برگهای آنها طوقهای و گلها با تقارن دوطرفه است که در چرخههای متوالی قرار دارند و حلقهای اضافی...
-
Brachiopoda
بازوپاتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از سلسلۀ جانوران با بدنی دوقسمتی که یا بهوسیلۀ پایک (pedicle) ماهیچهای به بستر دریا متصل میشوند یا آزادزی هستند و معمولاً یک دریچۀ پایکی شکمی و یک دریچۀ بازویی پشتی دارند و دارای جُبهای (mantle) هستند که حفرۀ جُبهای را میپ...