کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اجبار 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
coercion
اجبار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] هرنوع زور یا تهدید به زور که آزادی عمل را محدود میکند
-
جستوجو در متن
-
countercompulsion
ضدِاجبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اجبار ثانویهای که برای جلوگیری از تداوم اجبار اصلی جانشین آن میشود
-
compulsive, compulsory
اجباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مربوط به اجبار
-
superimposed boundary
مرز تحمیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] مرزی که بهاجبار در یک منطقه، بدون توجه به الگوهای فرهنگی موجود در آن، تحمیل میشود
-
interference 3
دخالت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] اقدامات یک دولت نسبت به دولت دیگر به قصد تأثیر بر رفتار وی که گاه مستلزم اِعمال زور یا تهدید به اِعمال زور با ایجاد سازوکاری برای مهار یا اجبار است